شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

یا امیرالمومنین(ع)

به جام چشم من امشب بیا و خواب بریز
به پلک های ترم جز خودت حجاب بریز
خمار باده رسیدم شراب ناب بریز
کرامت تو زیاد است بی حساب بریز

ز تاک های ضریح خودت شراب بریز

صراط حقی و از هر طرف نمی آیی
سراغ طایفه بیشرف نمی آیی
خمار باده ی تو شد تلف ، نمی آیی؟
فراق کشت مرا ، از نجف نمی آیی؟!

بیا و بر رخ غمدیده ام گلاب بریز

خداکند که به الطاف بی حدت برسیم
دوباره باز به مستی ممتد برسیم
دوباره رقص کنان زیر گنبدت برسیم
برای آنکه دوباره به مرقدت برسیم

بیا و پشت سر زائرانت آب بریز

چقدر باز شده حلقه ی دراویشش
به کفر هرکه علی گفت خشک شد ریشه اش
به جز نبی احدی نیست،نیست هم کیشش
اجل بگیر و بزن گردن مرا پیشش

و خون حلق مرا پای بوتراب بریز

کسی نبود بیاید که در غدیر بجاش
کسی شبیه علی نیست بی نظیر بجاش
تمام هستی مارا به کف بگیر، بجاش
بگیر معصیتم را و ای امیر بجاش

به نامه ی عمل عاشقت ثواب بریز

امیرفرخنده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا