شعر ولادت حضرت زينب (س)

سلام ای بانوی اسلام

سلام ای مبدأ زیبا سرودن
سلام ای مبدأ سالاریِ زن
سلام ای بانوی اسلام ، زینب
که شد نامت ز حق اعلام ، زینب
چه زینب ، آیه ی وحیست نامش
نباشد کمتر از عصمت مقامش
چه زینب ، زاده ی زهرای اطهر
چه زینب ، زینت دامان حیدر
چه زینب ، حق ز آیاتش خبر داد
که جبریل از مصیباتش خبر داد
چه زینب ، بهر یارش تار و پودش
سِزَد خوانیم بی همتا وجودش
چه زینب ، همچو کوثر بی قرینه
چه زینب ، دختر ماه مدینه
چه زینب ، دانش او چشمه ی فهم
رسیدن بر کمال درک او وهم
شجاعت از حسین آموخت زینب
مناعت از حسن آموخت زینب
فصاحت را زِ مادر ارث برده
بلاغت را زِ حیدر ارث برده
چنان مجذوب شد در ذات یکتا
که جز واحد زبانش نیست گویا
چنان از مهر دلبر بی قرار است
که شرط ازدواجش مهر یار است
اگر زینب نبود آیین کجا بود
اصول دین ، فروع دین ، کجا بود
اگر زینب نبود ، ایمان نمی ماند
کلامی باقی از قرآن نمی ماند
اگر زینب نبود آشوب می شد
قیام کربلا سرکوب می شد
اگر زینب نبود خانه بر دوش
چراغ نیزه ها می گشت خاموش
اگر نطقش نمی داده شکوفه
پیامش گم می شد در شام و کوفه
چه باید گفت یا زینب به مدحت
که دُر خواهد بریزد لب به مدحت
فنای فی الحسین از نام هایت
نماز عشق از اقدام هایت
تو یار غمگساران حسینی
قرار بی قراران حسینی
تو دیدی دیده های سرخ و گریان
به مقتل سینه های زخم و عریان
ز کِید مکر پکاران چه دیدی؟
ز اولاد جگر خواران چه دیدی ؟
اگر چه دیده ای اجسام بی سر
اگر چه دیده ای گل های پرپر
مدد کار ولی الله بودی
نگهدار طریق الله بودی
محمد مبشری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا