شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)

پنجره فولاد این میخانه حاجت میدهد

هر که می آید در اینجا غرق احسان میشود

هم چو آهویی گریزان در بیابان میشود

زشت و زیبا خوب و بد هرکس که می آید حرم

بر سر این سفره جزو ریزه خواران میشود

مو مثه زائرای دلخِسته

شعر امام رضا(ع) با لهجه شیرین مشهدی

مو مثه زائرای دلخِسته
مو مثه کِفترای صحن و سِرات
خیلی دوسِت دروم خودت مِدِنی
بخوره تو سَرِ مو درد و بِلات

دوش دیدم از لبت پیمانه حاجت می گرفت

دوش دیدم از لبت پیمانه حاجت می گرفت
از شراب کهنه ات میخانه حاجت می گرفت

عاشقی در گریه می زد حرفهایش را به تو
سرخوشی با نعره ی مستانه حاجت می گرفت

هر زمانی در دیارم حس غربت میکنم

هر زمانی در دیارم حس غربت میکنم
میروم مشهد سه روزی استراحت میکنم
ای علی موسی الرضا.ع.هر دفعه میایم حرم
تا دو ساعت با کبوتر هات صحبت میکنم

مشهدالرضا

سرچشمه های جود و کرممشهدالرضاست

سرمنشا وجود و عدم مشهدالرضاست

هستند کربلاو مدینه , نجف ولی

در معنی لغات , حرممشهدالرضاست

دستم به دامان ضریحت

دلتنگ بودم در دلم بدجور غوغا بود

دلتنگ او که نام او سلطان دلها بود

عزم سفر کردم سفر تا خانه دوست

چون رود در جریان مسیر سمت دریا بود

خوش حساب ترین سلطان

 

با شرابی که بر لبم جاری است ,ذکر مستی علی الدوام رضاست

وام عشقم اگر قبول شده است, گفته ام ضامنم امام رضاست

 

بیشتر می کنی نگاه به هر , کس که حال دلش خراب تر است

مانده ام بین این همه سلطان , چه کسی از تو خوش حساب تر است؟


آهو شدم

جبریل شدم بال و پرم را بدهم

خرجیِ مسیر سفرم را بدهم

با پایِ پیاده ام به راه افتادم

تا حق دلِ در به درم را بدهم

جلوه­ ی ربّ

جبریل شدم بال و پرم را بدهم

خرجیِ مسیر سفرم را بدهم

با پایِ پیاده ام به راه افتادم

تا حق دلِ در به درم را بدهم

سرگیجه

شاعر شدم برای تو یا ثامن الحجج

دارم به سر هوای تو یا ثامن الحجج

هستم فقط گدای تو یا ثامن الحجج

دست من وعطای تو یا ثامن الحجج

دلبر ایرانی ها

قلم و شور تو و این همه حیرانی ها

بگذارد بنویسم ز پریشانی ها

می نویسم به خدا عشق منی- ایول الله

می نویسم که تویی دلبر ایرانی ها

پیش طبیب هستم

 

پیش طبیب هستم و درمان نوشته است

در مان برای من رخ جانان نوشته است

فهمید بی قراری من علتش چه بود

دیدار روی ماه کریمان نوشته است 

دکمه بازگشت به بالا