شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

مجموع دو بیتی های تولایی و تبرایی

لب را بهجز از مدح علی وا نکنی

 با دشمن فاطمه مدارا نکنی

 گر منتظر یوسف زهرا هستی

 غیر از فرج از خدا تمنا نکنی

وقتش رسیده است,که …

 وقتش رسیده است,که سلمان مان کنی

مجذوب چند آیه ی قرآن مان کنی

ما بت پرستژ ی عشقیم,یاحسین

قرآن ز نی بخوان که مسلمان مان کنی

مست ساقی

باده گاهی ز عنب هست و گهی از رطباست

این همان است که در روی تو لب روی لب است


دم کشیدند همه سبزدلان در هیئت

چای سادات اگر سبز نباشد عجب است

خوش به حال من دیوانه

ذکر لبها و دلم هر سحر و شام علیست

عشق من , نور دلم , سرور و آقام علیست

عاقلی طعنه زنان خواند مرا دیوانه

خوش به حال من دیوانه که مولام علیست

 وحید محمدی

 

خدا یا بشر؟

یــک مـعــمـایی بـــه ســر دارم  عـجیـب

مـــاندهام حیران در ایــن شــــعر غریب

چـــونعــلی دانــــد رمـوز خــیـر وشـر

مــنخـــدا خـــوانـم عــلی  را  یــابشر؟

روز مادر…

برای وصف تو مادر دلم چه طوفانیست

هواییم من از امشب هوا چه بارانیست

وجای گنگ زبانی چومن که اینجانیست

بدون مادریت آسمان مصفانیست

لافتی الا علی (ع)

هستی مثل ساقی کوثر نداشته ست

اعجاز خلقت است و برابر نداشته ست

وقت طواف دور حرم فکر می کنم

این خانه بی دلیل ترک برنداشته ست

دیوانگان

نگـاهی برنجف انداختم من

حَرَم رادیدم و دل باختم من

نمی خوانم خدا او را ولی از

خدایش هـم جدا نشناخـتم مـن

حُبِّ امیرالمومنین (ع)

گر حب علی رابه دلت راه نباشد

ای منکر مولا ز علی عیب نباشد

تقصیر برآن نطفه ناپاک گذارید

چون مهر علی بردل ناپاک نباشد

محمد دستان

 

هو یا امیرالمومنین (ع)

هو هو نکنم جنون مـرا مـی گـیـرد

مـیخانه غم دوباره پــا مــی گـیــرد

هوهو نـکنم ز عـاشقی مــی مـیرم

از مـردم ایــن زمــانـه مـن دلگیرم

بحر طویل علوی – فاطمی

علی شاه علی ماه, علی نصر من الله

علی ورد لب هر دل آگاه

علی اصل وجودم, علی بود و نبودم, علی روی سجودم

علی ذکر لب رب ودودم

نقطه زیر باء بسم الله

حیدر که به ملک کل هستی شاه است

از حال تمامی بشر آگاه است

قرآن به طواف اوست دائم مشغول

چون نقطه زیر باء بسم الله است

مسعود یوسف پور

 

دکمه بازگشت به بالا