هردل که بدون مهر حیدر باشد
دل نیست سرای کینه و شر باشد
اسلام به دین مرتضی کامل شد
هرکس که نگشت شیعه کافر باشد
هردل که بدون مهر حیدر باشد
دل نیست سرای کینه و شر باشد
اسلام به دین مرتضی کامل شد
هرکس که نگشت شیعه کافر باشد
هر کس که به سودای علی سر دارد
آخر به چه کس نیاز دیگر دارد
جای عجبی نیست به استقبالش
دیوار دل کعبه ترک بر دارد
خبری آمداز خدای جلیل
هان همه گوش ای اهالیه ایل
خبری که از آن خبر دادند
در صحف در زبور در انجیل
حرمت خانه ی کریمان است
خادم هر درت سلیمان است
صحن زیبای تو چونان دریاست –
– و ضریحت شبیه مرجان است
مقصود و مراد اهل راز است علی
تفسیر بهشت دلنواز است علی
تبیین زکات سر حج روح جهاد
حیثیت روزه و نماز است علی.
آمد به جهان مبشر آزادی
مصباح هدایت بشر در وادی
رسواگر هر حکومت الحادی
سرچشمه ی معرفت امام الهادی
عباس خوش عمل
تا چشم خُم افتاد به سیمای تو ساقی!
مثل همه خَم شد جلوی پای تو ساقی!
دل بست به آن حالت گیرای تو ساقی!
تو دین مرا اگر چه یاری کردی
در مکتب عشق جان نثاری کردی
ابلاغ ولایت علی گر نکنی
انگار نه انگار که کاری کردی
در زندگیم اگر کمیتم لنگ است
یکسر به لبم علی مدد آهنگ است
از غیر علی مدد نگیرم هرگز
زیرا که مدد ز غیر مولا ننگ است
حمید ضیاء یزدی
حق روز ازل کل نعم را به علی داد
بین حکما حکم حکم را به علی داد
معنای یدالله همین است و جز این نیست
کاتب که خدا بود قلم را به علی داد
دلی که خانه مولا شود حرم گردد
کز احترام علی کعبه محترم گردد
من از شکستن دیوار کعبه دانستم
که هر کجا که علی پا نهد حرم گردد
تا حاجت تمام دلم را روا کند
باید خدا به پای علی ام فدا کند
آن قدر قیمتی است فدای علی شدن
خود را فداش حضرت خیر النسا کند
حقا که حقی و به نظرها نیاز نیست
حق را به شاید و به اگرها نیاز نیست
تو کعبه ای , طواف تو پس گردن من است
پروانه را به گرد حجرها نیاز نیست