شعر مدح امام حسين (ع)

حوالی حرم

پای هر روضه ی تو گریه نمودن زیباست

از گدایان سر کوی تو بودن زیباست

جز در خانه ی تو هیچ کجا بهتر نیست

نوکر هیچ کسی جز تو نبودن زیباست

هنوزم مست ذکر یا حسینم

 دلم محو کرامات حسین است

گدایی در خرابات حسین است

هنوزم مست ذکر یا حسینم

هنوزم این دلم مات حسین است

بوی خدا

هرکس که گفت حسین بوی خدا گرفت

دردیدگان حــــضرت صدیقه جاگرفت

درچشم شیعه شعبه ای از حوض کوثر است

این رزق را  ز حضـــــرت خیرالنسا گرفت

عاشقت شد از ابتدا این قدر

عاشقت شد از ابتدا اینقدر

دوست دارد تو را خدا این قدر

بغلِ کعبه هم به جان خودت

ما نگفتیم ربّنا این قدر

روی پر جبریل

روی پر جبریل بودم که مرا برد

گفتم نجف می خواهم… اما کربلا برد

جبریل هم در قرب عرشی اش نبرده است

حظّی که بال فطرس از بام شما برد

چه کربلا ست

چه کربلا ست که آدم به هوش می آید

هنوز ناله زینب به گوش می آید

چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید

صدای ناله ی مردی غریب می آید

بوی حرم

طی میکنم راهی که تو ترسیم کردی

قلب مرا از عاقبت پر بیم کردی

تنها نخوردی سیب خوش بوی حرم را

شکر خدا این سیب را صد نیم کردی

من هم گدایم …

الحق کریمان سفره ای پر نور دارند

در آن غذاهای لذیذی می گذارند

الحق غذای روحی ما دست آنهاست

آنها به جز اکرام که کاری ندارند

جلوه ی رب

جمع رسل محو در صفات تو هستند

وقف نشان دادن حیاط تو هستند 

ذات وجودی انبیای الهی

جمع شده در میان ذات تو هستند

با یا حسین حسین …

از من گرفته طاقت و صبر و قرار,لب

شهر مدینه منتظر انفجار , لب

پا بر زمین گذاشت , نبی سجدهاش گرفت

یعنی که زعفران دهن است و انار لب

من مات من العشق فقد مات شهید

روزی که شود “اذاالسماالنفطرت

وانگه که شود “اذاالنجومالنکدرت 

من دامن تو بگیرم اندر سئلت

گویم صنما “بای ذنب قتلت 

بال و پر شکسته

حالا دوباره درد سرم را نگاه کن

  بال وپرم شکسته .  پرم را نگاه کن

هرشب برای عشق شما زجه میزند

اشک مکرر پدرم را نگاه کن

دکمه بازگشت به بالا