شعر مناجات امام حسين (ع)

زندگی چیز دیگری شده

زندگی چیز دیگری شده است تا به نامت رسیده ایم حسین

عشق سوغات کربلاست اگر مزه اش را چشیده ایم حسین

هر دلی را به دلبری دادند هر سری را به سروری دادند

ماکه هر وقت گفته ایم خدا از خدایت شنیده ایم:حسین

غیرت حیدر

ماندهبودم, غیرت حیدر به فریادم رسید

دروداعی تلخ, پیغمبر به فریادم رسید

طاقتمرا خواهش اکبر, در آن ظهر عطش

بردهبود از دست, انگشتر به فریادم رسید

همت کنید!

کشتی شکسته ایم که بی تاب مانده ایم

آشفته درتلاطم گرداب مانده ایم

 

رحمی کن ای اجل, که طواف حرم کنیم

درحسرت زیارت ارباب مانده ایم

 

امام کریم ها

ایمقتدای دستِ تمام کریم ها

مولایسبز پوش , امام کریم ها 

ایچشمه سار فیض خدا کوثر لبت

ای جای چشم فاطمه دور و بر لبت 

معشوقم حسین

 

از غم دوری معشوقم حسین

بار دیگر این دلم غمخانه شد

بار دیگر از فراق روی یار

پشت پا زد عالم و بیگانه شد

به لطف دعای مادر

مادرممن را به غم تعلیم کرد

قلب منرا بر غمت تسلیم کرد

هر چهدارم از دعای مادر است

مادرممن را به تو تقدیم کرد

شب رحمت

پهن شد سفره ی احسان, همه را بخشیدی

باز با لطف فروان همه را بخشیدی

 

ابر وقتی که ببارد همه جا می بارد ,

رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی

 

قنوت غزل

 

بخوان قنوت غزل را که نور مادر شد

به بوی سیب حرم سینه ها معطّر شد

 

نهاد پا به زمین و هوای عشق آورد

هوای شهر نبی از همیشه بهتر شد

 

تا اقیانوس

از سجده بر حریم تو آغاز می شود

اسباب هر کسی که سر افراز می شود

اصلا کسی که سجده به مهر حرم نکرد

پیش خدا همیشه زِ سر باز می شود

مناجات امام حسین(ع)

چون ز پشت ذوالجناح آمد فرود

بر سجود افتاد و رخ بر خاک سود

در دل گودال کردی بس سجود

شد ز فرط سجده رخسارش کبود

گفت ای فرمانده امر قضا

این سر تسلیم و این کوی رضا

بانوی آب

امشب زبان یاوه زنی لال و بیصداست

جلُّ و جلال و جلوه و اِجلال باخداست

تمثال نور حق روی دستپیمبراست

زهرا خدانماست ولی مست حیدراست

تمام دلخوشی ام این شده که هیئتی ام

حسین!گوشه ی چشمی٬که حرفها دارم:

دلم گرفته٬فقط شوق “کربلا” دارم 

تو سر پناه منی٬یک نگاه کن آقا!

مگر به غیر حسینیه من کجا دارم؟! 

دکمه بازگشت به بالا