شعر مناجات امام حسين (ع)

حسین جان

کوه، سنگی است به زیر قدم ثارالله

بحر موجی است ز امواج یم ثارالله

می‌شود بیمه ی عباس هر آنکس یکبار

بشود سایه نشین علم ثارالله

اباعبدالله(ع)

راه تو راه نجات است اباعبدالله
روضه ات شرط حیات است اباعبدالله
سینه زن سینه کبود است به یاد بدنت
سینه اش نذر ذکات است اباعبدالله

عزیزم حسین(ع)

بسیار گریه کرد برای تو مادرم
حالا میان روضه از او نام می برم

خیلی به روضه های شما بود معتقد
تاکید داشت هم به منو هم برادرم

عزیزم حسین(ع)

قسم بر دل همین که مست دلداریم ما را بس
همین که تشنه‌ی یک جرعه دیداریم ما را بس

قسم بر ماه روی تو قسم بر عطر و بوی تو
همین که ما به موی تو گرفتاریم ما را بس

بوی جنان

بوی جنان که هست نسیم عدن که هست
از پیش تو کجا بروم من وطن که هست؟!

گرچه فرات قسمت لبهای تو نشد
غصه نخور عزیز دلم چشم من که هست!

دستگیر عالم

کشید چشمِ تو خورشید کامل ما را
گرفته وسعتی از نور ، محفل ما را

به سمت جَذْبه‌ی داغ تو جذب خواهد شد
هر آنکه خوب ببیند دلایل ما را

عشق تو

آتشفشان کوه های محکمت گرم
با عشق تو بازار عفو و مرحمت گرم

من نه پیمبر قول داده که بماند
تا به ابد در سینه های ما غمت گرم

دلم هوای تو کرده

دلم هوای تو کرده ،کمی حرم لطفاً
تو را به اشک و دعاهای مادرم لطفاً

به من اجازه بده گریه ی کنار ِ ضریح
دوباره قبل ِ اذان تا به صبحدم، لطفاً

عزیزم حسین(ع)

من ازموج دریای غم آمدم
من از چشم های ترم آمدم

من از سرزمین درون خودم
من از نیستی از عدم آمدم

صدحیف

تیرگناه تا به کمانم گذاشتم
دردی عمیق در دل وجانم گذاشتم

صدحیف جای تربت ارباب راگرفت
این غیبتی که روی زبانم گذاشتم

فابک للحسین

مُهر کرده روی قلب ما خدا اسم تو را
از همان اول بلد بودیم ما اسم تو را

هر زمان در کارمان گیر و گره افتاده است
یا ابوفاضل مدد گفتیم یا اسم تو را

حسین جان

چشم جاری از تمام چشمه‌ها بالاتر است
بر غم تو گریه صبح و مسا بالاتر است

گریه طفلانه‌ای دارم که شکرش واجب است
از بزرگی کردن این حال و هوا بالاتر است

دکمه بازگشت به بالا