دلى دارم که با عشق على زیباست یا زهرا
ولایت محور دین من شیداست یا زهرا
تویى الگوى خوبان الگوى مولاى ما مهدى
تمام عمر تو سرچشمه ی تقواست یا زهرا
دلى دارم که با عشق على زیباست یا زهرا
ولایت محور دین من شیداست یا زهرا
تویى الگوى خوبان الگوى مولاى ما مهدى
تمام عمر تو سرچشمه ی تقواست یا زهرا
بی نام تو زهرا گره ای واشدنی نیست
هرگز نفسی بی تو مسیحا شدنی نیست
بوسیدن دستان تو معراج رسول است
فرزند کسی ام ابیها شدنی نیست
شأنش ز حدِّ فکر و گمان ها فراتر است
وز هرچه گفته اند و شنیدیم, برتر است
عالَم اگر همه ز سبوی علیست, مست
امّا ز یک تجلّی او, ماتْ حیدر است
بی مهر فاطمه دل ما ارزشی نداشت
بی اشک های او گل ما ارزشی نداشت
او مادرانه زحمت ما را کشیده است
بی باغبان که حاصل ما ارزشی نداشت
آسمان ساز , ملک ساز , کبوتر ساز است
دست بر هر ملکى که بزند پر ساز است
مادرى بود که در غالب دختر آمد
چون نمیخواست بفهمند پیمبر ساز است
هر دم که یاد روی تو ای ماه می کنم
ریزم سرشک و ناله ی جانکاه می کنم
راه گلو گرفته ز اندوه بی حساب
من یک نفس برون به دو صد آه می کنم
گل های عالم را معطر کرده بویت
ای آن که می گردد زمین در جست و جویت
یادش بخیر آن روزها ریحان به ریحان
می چید پیغمبر بهشت از رنگ و بویت
ﺗﺎﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﯼ ﭘﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﭘﺪﺭﺕ ﺟﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺳﺨﻨﺖ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺁﻭﺭﺩ
ﺑﺮﺩﻥ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮐﻪ ﺍﻋﻈﻢ ﺑﻮﺩﻩ ست
ﻓﻀﻪ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺁﻭﺭﺩ
آن رتبه را که هیچ کسی از ازل نداشت
زهرا همیشه داشت که چون خود مثل نداشت
از این جهت شبیه به پروردگار بود
که اصلِ اصل بوده و اصلاً بدل نداشت
همه تسبیح بدستند به تسبیحاتش
همه تفسیر بدستند پى آیاتش
باطنش جاى خودش , ظاهر او هم سر است
ما تماما همه محویم, تماما ماتش
بی تو این شب, شبِ غم بار مرا می بیند
درد, این درد چه بسیار مرا می بیند
جز تو یک شهر دلِ آزار مرا می بیند
چشمت انگار که این بار مرا می بیند
نور با آینه وقتی متقابل باشد
ذره کوچکتر از آن است که حائل باشد
نور, زهراست و آئینه علی, ذره کجاست
که در این بین فقط عاطل و باطل باشد