شعر مدح و مناجات حضرت معصومه (س)

یا ولی الله

بدا بر آن که حبیبش بر او دعا نکند
برای روز مبادای خود جدا نکند

قسم به مادر سادات ترس من این است
که در زمان ظهورش مرا صدا نکند

 اصغر چرمی

یا کریمه اهل بیت

خو گرفتیم به هجران و گرفتاری خویش
بیقراریم و دچاریم به ناچاری خویش

طلب ما ز کریمان سرِ جایِ خودش است
ما فراموش نکردیم بدهکاری خویش

خاک وطن تا آخر دنیا معطر شد

تشریف فرما گشتی و ایران منور شد
خاک وطن تا آخر دنیا معطر شد

ای شاه بانوی عرب تسلیمتان ایران!
قلب تمام آریایی ها مُسَخر شد

السلام ای نفسِ شاه خراسانی ما

عاشقی..،نقطه ی پایانی درماندگی است
عاطفه..،مزّه ی شیرینیِ سرزندگی است
عشق..،در مکتبِ توحیدی ما،بندگی است
فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است

یا فاطمه المعصومه(س)

آمد و بار دگر جان جهان احیا شد
گوهری از صدف بحر ولا پیدا شد

گوهری کو به همه اهل جهان قائمه است
فاطمه باشد و چون مادر خود فاطمه است

یا فاطمه المعصومه(س)

در غروب گرفته پاییز..
نفس روشن بهار رسید
آی مردم به جاده اش بروید..
خوش بحال شما نگار رسید

خواهر سلطان خراسان

این نغمه ها از عالم بالا می آید
باچه شکوهی دختر موسا می آید
دارد به سوی شهر قم زهرا می آید
معصومه دارد با برادرها می آید

یا کریمه اهل بیت

یاسی که نسیمِ تنِ او از گلِ سیب است
او فاطمه و خواهرِ سلطانِ غریب است

هجرانِ رخش برده قرار از کفِ خواهر
جان در تعَب است از غمِ دوریِ برادر

بی بی جانم

در خلوت دل گم شدم امشب دوباره
دلتنگ یاس قم شدم امشب دوباره

پرواز کردم تا حرم مثل کبوتر
با اشک چشمانم زدم آن خانه را در

حرم اهل بیت

باز است از حریم تو چندین در بهشت
هم دختر بهشتی و هم خواهر بهشت

قم در هجوم حادثه ها ایمن از بلاست
پر کرده دور شهر تو را مرمر بهشت

یا بنت موسی ابن جعفر(ع)

هر که رو انداخت، خاطرجمع زائر می شود
قبل زائر کوله بار راه، حاضر می شود

هرچه تاجر هست در عالم، گدای فاطمه ست
هر که در کویش گدایی کرد، تاجر می شود

بارگاه قدس

” این بارگاه قدس که از عرش برتر است
آرامگاه دختر موسی بن جعفر است “

جانم فدای گنبد زردش که سال هاست
خورشید از تشعشع نورش ، منّور است

دکمه بازگشت به بالا