شعر مدح و مناجات حضرت معصومه (س)

یا فاطمه المعصومه(س)

در غروب گرفته پاییز..
نفس روشن بهار رسید
آی مردم به جاده اش بروید..
خوش بحال شما نگار رسید

این سکوت عبث شکستنی است
آسمان زمزمه فرستاده
مرتضی یک علی به ایران داد
فاطمه فاطمه فرستاده

کوثر موسوی آل الله
آیه ی نوری خدا امد
مردها صد قدم عقب بروید
بانوی ما به شهر، تا آمد

چشمه میجوشد از مناجاتش
خاک سبز است از قدمهایش
مرد و زن جمله چشمها بسته
همه کوراند از تماشایش

اهل قم!این امانت رضوی
بین شهر شما تک و تنهاست
حرمتش را همه نگه داریست
چادرش آبروی اهل ولاست

نکند دور او شلوغ شود..
نکند محملش تکان بخورد..
آی زنها حواستان باشد
دم افطار آب و نان بخورد

خانه اش که شدست بیت النور
نبردیش به سمت ویرانه
دور باشد ز آیه تطهیر
چشم سنگین مرد بیگانه

اهل قم!عمه همین بانو
وسط شام دیده اش تر بود
با لباس اسیر رد میشد
دستهایش براش معجر بود

سید پوریا هاشمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا