شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

شعر مناجات امام زمان(عج)

با کدام آبرویی روزشمارش باشیم
عصـرها منتظر صبح بهارش باشیم

کاروان سحرش بهـر همه جا دارد
تا که جا هست,چرا گرد و غبارش باشیم

شعر مناجات امام زمان(عج)

با “محبت” آمدی, صید کمندم کرده ای
با همین ترفند ساده, پایبندم کرده ای

بی بهاتر از همه هستم ولی با لطف خود
در میان عاشقانت ارجمندم کرده ای

شعر مناجات امام زمان(عج)

عُمْر خود را به تمنّا گُذراندن خوب است
صبح و شب در طلبت اشک فشاندن خوب است

چشـمهای تو اگر ساقی مجلس باشـنــد
دست بر پهلوی پیمانه رساندن خوب است

شعر مناجات امام زمان(عج)

ای وعده ی پیغمبر مختار برگرد
با ذوالفقار حیدر کرار برگرد

چشم انتظار تو نشستیم و نوشتیم
با اشک های حسرت دیدار … برگرد

شعر مناجات امام زمان(عج)

بیا که تا تو نیایی بهار بی معناست
خوشیِ مردمِ این روزگار بی معناست

تب فراق تو بیچاره کرده دنیا را
بدونِ تو به دلِ ما قرار بی معناست

شعر مناجات امام زمان(عج)

می خواستم غلام تو باشم ولی نشد
زیبنده ی سلام تو باشم ولی نشد

می خواستم مطیع فرامین تو شوم
فرمانبر پیام تو باشم ولی نشد

چشمان ترت

ای سفر کرده دلم همسفرت می باشد

اشک من هدیه ی چشمان ترت می باشد

باعث گرمی میخانه اگر گردیدم

اثر لطف و دعای سحرت می باشد

شعر مناجات امام زمان(عج)

چقدر دغدغه داری وصال سر برسد
دوباره یار سفر کرده از سفر برسد

چقدر دغدغه داری که رو سفید شوی
به حد وسع برای فرج مفید شوی

شعر مناجات امام زمان(عج)

عابر دم عبور اگر غصه می‎خورد
از غربتش میان گذر غصه می‎خورد

دیگر کسی به خیمه‎ی او سر نمی‎زند
می‎ایستد خودش دم در غصه می‎خورد

شعر مناجات امام زمان(عج)

عاقبت روزی ذبیح ذوالفقارت می شوم

یا شکارم می کنی یا خود شکارت می شوم

 

 افضل الاوقات من وقت به یادت بودن است

لحظه ای که واقعا دلْ بی قرارت می شوم

شعر مناجات امام زمان(ع)

ما کجا؟ مونس تنهایی دلدار شدن
سال‎ها انس گرفتیم به سر بار شدن

کم‎کم از چشم می‎افتند ز تو بی‎خبران
آخر غفلت ما چیست به جز خوار شدن

شعر مناجات امام زمان(عج)

حس من این است هردم بی وفاتر می شوم

دائما از یوسف زهرا جداتر می شوم

اشک هایش را نمی فهمد دل آلوده ام

هر چه یادم می کند بی اعتناتر می شوم

دکمه بازگشت به بالا