شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست

یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست
خوابمان برده ست…در اینجا کسی هشیار نیست

تو دعامان می کنی,ما بی محلی می کنیم
هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست

شبیه چشم شما چشم های تر دارد کسی که خاکِ حسینیه را به سر دارد

شبیه چشم شما چشم های تر دارد
کسی که خاکِ حسینیه را به سر دارد

تو گریه کردی و شد سرخ چهره, فهمیدم
که وقتِ روضه ی تو اشک هم جگر دارد

آقا سلام دل نگرانم برایتان

آقا سلام دل نگرانم برایتان
دیگر نمی رسد به من و ما صدایتان

آقا به روی چشم‌های من دربه در شده
خالی است جای آن اثر رد پایتان

ای خاطرات جمعه ها ای مهربانم

ای خاطرات جمعه ها ای مهربانم
تنها غریب آشنا ای مهربانم
از ابتدای خلقتم بستم دخیلی
نذر تماشای شما ای مهربانم

به بزم ماتم جدّت , بیا اباصالح

به بزم ماتم جدّت , بیا اباصالح
شده محرّم جدّت , بیا اباصالح

شعار صبح ظهور تو یالثارات است
به زیر پرچم جدّت , بیا اباصالح

رو می کنیم سوی شما جور دیگری

رو می کنیم سوی شما جور دیگری
شاید نظر کنی تو به ما جور دیگری

شب های جمعه روضه ما را شما بخوان
ما را ببر به کرببلا جور دیگری

هر کس که بر سرش زده با عشق سر کند

هر کس که بر سرش زده با عشق سر کند
باید هواى داشتن دردسر کند

باید هر آنکسى که پى وصل میرود
تا مرز سوختن بتواند خطر کند

دلم برای دیدنت مذاب شد نیامدی

دلم برای دیدنت مذاب شد نیامدی

چقدر دروی شما عذاب شد نیامدی

به شهر وعده داده ام که می رسی و پیششان

دوباره نوکر شما خراب شد نیامدی

سوختیم از هِق هِق ات از گریه هایت سوختیم

سوختیم از هِق هِق ات از گریه هایت سوختیم
دور از دیدار امّا در هوایت سوختیم
باز با چشمانِ خود گشتیم دنبالِ شما
باز گُم کردیم عطرِ ردِّ پایت سوختیم

دیده هامان ز فراق است که بارش دارد

دیده هامان ز فراق است که بارش دارد
قلب ها از تپش عشق تو لرزش دارد..

این دل خسته ز دوری و فراقت آقا
روزهایی که نبودید شمارش دارد…

دلگیرم از تمامی دنیا شتاب کن

دلگیرم از تمامی دنیا شتاب کن
مجنونم و به خاطر لیلا شتاب کن

وقتش رسیده صبح طلوعت فرارسد
 پایان بده براین شب یلداشتاب کن

درانتظار تو چشمم همیشه بارانیست

درانتظار تو چشمم همیشه بارانیست
وبی تو حال وهوای دلم چه طوفانیست

بیا که خیری ازاین زندگی نمی بینم
که لحظه لحظه ی عمرم پراز پریشانیست

دکمه بازگشت به بالا