شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

ای خسرو خوبان

بیمار دو چشم تو به دنبال دوا نیست

غیر از تو کسی یار دل خسته ما نیست

ما را که به جز یار نداریم اگر که

از درگه دلدار برانند روا نیست

سخن عشق

خواب بودم سخن عشق تو بیدارم کرد

مست بودم تشر قهر تو هشیارم کرد

یک زمان سر به هوا بودم و از دل غافل

تا کمند غم عشقت گر فتارم کرد

نرگس پرپر

ما اه سرد از دل مضطر کشیده ایم

بار فراق با مژه تر کشیده ایم

همساز روزگار به عشق تو بوده ایم

از دوری تو رنج مکرر کشیده ایم

یا ایها العزیز

با اینکه بی وفا شده ام با وفا ببخش

این بار محض خاطر زهرا مرا ببخش

خود را اسیر بند معاصی نموده ام

من توبه می کنم تو فقط بنده را ببخش

عطر یار

هر جا که عطر یار نباشد عذاب هست

هر جا که نام دوست بیاید شراب هست

اعجاز اعظم است که عشقش به قلب ماست

ما ذره ایم و در دلمان آفتاب هست

برپا شده حسینیه

 

بر پا شده حسینیه ای از دعا بیا

 

 یک شب کنار سفرۀ شبهای ما بیا

 

من خسته ام از این همه توبه از این شروع

 

 امشب برای توبۀ از توبهها بیا

آقا اجازه

 

آقا اجازه , دل زده ام از تمامشهر

 بی تودلم گرفته از این ازدحام شهر

 آقااجازه , دست خودم نیست خسته ام

 دردرس عشق من صف آ خر نشسته ام

نشانی نیست

زکاروان سفر کرده ام نشانی نیست

برایگفتن درد دلم زبانی نیست

برایاین که به کوی حبیب خود برسم

منغریب چه سازم که کاروانی نیست

السّلام عـلیـک یا موعــود

به دلم دیدنت برات شده, به خدا صبح و شام منتظرم

همه ی روزها ولی به خصوص, آخر هفته هام منتظرم

نه شبیهم به هر مسلمانی, نه نماز درست و درمانی

چه بگویم خودت که می دانی, من چه اندازه خام منتظرم

روضه های خودت

عمری ست در هوای خودت گریه می کنی

عمری ست با نوای خودت گریه می کنی

گاهی کنار تربت مخفی مادرت

بر خاک آشنای خودت گریه می کنی

خط فاصله ها

افسوس خط فاصله ها بیشتر شده

ای وای گریه های شما بیشتر شده

اصلا وفا به بیعت با تو نکرده ایم

گرچه ز جانب تو وفا بیشتر شده

بهتر نیایی

هرچند دل تنگم ولی بهتر نیایی

زیرا دگر اینجا نباشد آشنایی

اینجا کسی فکر تو نیست آقای تنها

ازچه شما آقا همیشه فکر مایی؟

دکمه بازگشت به بالا