شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

مشتاق دیدار

 

اززندگی بی تو بیزاریم مولا

دیگربیا خیلی گرفتاریم مولا

غیراز ظهور تو نخواهیم از خداوند

شبتا سحرهایی که بیداریم مولا

خیمه ی سبز

این جمعه هم نیامدی و گریه سر کنم

باید دوباره بی تو شبم را سحر کنم

آخر نمی شود که فقط کنج خلوتی

زانو بغل ز هجر رخت دیده تر کنم

دو بیتی – امام زمان عج

باید که به جز فرج دعایی نکنیم
جز در غم او آه ونوایی نکنیم
خوشنودی صاحب الزمان از امروز
تصمیم بگیریم ,خطایی نکنیم

آسمانم!

آسمانم!چشم بارانی چه می‌آید به تو

ناخدایم!روح توفانی چه می‌آید به تو

آننگاه زیر چشمی با وقارت می‌کند

وای!آن لبخند پنهانی چه می‌آید به تو

جمعه های تکراری

دلم گرفته از این جمعه های تکراری

دلم گرفته از این انتظار اجباری

چه قدر ندبه بخوانم!چرا نمی آیی؟

چه دیده ایی که از ایندل شکسته بیزاری!؟

رسیده‌ام به چه جایی..

رسیده‌ام به چه جایی… کسی چه می‌داند

رفـیــق گـریـه کجایی؟ کـسی چـه می‌دانــد

میـان مـایی و با مـا غـریبه‌ای …افسوس

چه غفلتی! چه بلایی! کسی چه می‌داند

روضه موسی بن جعفر ع

آقا بیا که روضه موسی بن جعفر است

چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است

جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه

دلها به یاد غصه او پر ز آذر است

مثل همیشه

دوباره یک کسی مثل همیشه

غمی دارد بسی مثل همیشه

و میگوید به زیرلب که آقا

به دادم می رسی مثل همیشه

آقا نیا…

 آقا نیا اینجا کسی در فکرتان نیست

 اینجا کسی دلواپس صاحب زمان نیست

 

 زخم زبان بیچاره کرده عاشقان را

 اینجا کسی با هیئتی ها مهربان نیست

  

چه نذرها

چه  ها که نکردم برای آمدنت

بیاعزیز که جانم فدای آمدنت

ببینکه در شب تاریک بی شما بودن

گرفتهدست به بالا گدای آمدنت

قنوتِ گریان

دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند

دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند

دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما

پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند

 

عدالت روشن

ای بهــترین دلیل تبســم ظهــور کن              

فصــل کبــود  خنده ی ما را مرور کن

چرخی بزن به سمت نگاه غریـب  ما               

از کوچه های بی کسی ما عبور کن

دکمه بازگشت به بالا