شعر مدح و مناجات

یا رضیع الحسین

چون کبوتر به لب بام توام

من به دنبال تو و دام توام

تشنه ی آب حیاتی تو و من

تشنه ی قطره ای از جام توام

چشم وا کن احد آیینهٔ عبرت شد و رفت

چشم وا کن احد آیینهٔ عبرت شد و رفت

دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت

آن که انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد

با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد

ما پیروان راه علی و ولایتیم

ما پیروان راه علی و ولایتیم

ماتشنگان باده ناب شهادتیم

ما غیر  مرتضی به کسی دل نبسته ایم

ماپشت منکران علی را شکسته ایم

جمال ابالحسن

ای روی تو شبیه جمال ابالحسن

وی خوی تو مثال کمال ابالحسن

آوردن قیافه شناسان روا نبود

سیمای توست وجه جمال ابالحسن

اظهار محبت علی (ع)

در سفره عسل اگر که باشد بهتر

شعر تو غزل اگر که باشد بهتر

اظهار محبت علی ای دل من

همراه عمل اگر که باشد بهتر

 سید مجتبی شجاع

 

ذکر صلوات بر علی (ع)

در مذهب هر کس که حقیقت بین است 

ذکر صلوات بر علی شیرین است 

از راه خطا و معصیت بر گردید 

خوشنودی صاحب الزمان در این است 

 سید مجتبی شجاع

 

بساط نشأتین

 پرده ای کان در برابر داشتند

وقت آمد پرده را برداشتند

ساقی ای با ساغری چون آفتاب

آمد و عشق اندر آن ساغر شراب

کیست این بانو …

کیست این بانو که هرجا می گذارد پا  سر است!

خاک پایش از تمام مردم دنیا سر است!

در به خاک پایش افتادن تأمل نارواست

هر که نشناسد در این هنگامه سر از پا  سر است!

محتاج باده

محتاج باده ی صنمم از ثمن مگو

حرفی ز حرمت می و مسکر به من مگو

خواهم جدا شوم زجهان از محن مکن

با من به جز ز دلبر من بوالحسن مگو

همه ی زندگیم مال شما

قسم به ناله داد از فراق دیرینم

به آب رفتن چون شمع پلک غمگینم

به تیشه های چو فرهاد چشم مسکینم

کبوتر قفس عشق چند “شیرینم

آیت الله که بی حب علی…

   درجهان منصب شاهی به گدایان زمان کارش نیست

چونبجز رشته نخی ارزش و سرمایه ی  بازارش نیست

خاک وافلاک جدایند و زهم فاصله دارند زیاد

غنچه یگل به خودش نازد و مقیاس به یک خارش نیست

غنچه تماشائی

بیا که سیر چمن دربهار باید کرد

ز طرف  باغ ولایت گذاربایدکرد

یگانه لالۀ نشکفتۀ حسین شکفت

بیا که رو به سوی لاله زار بایدکرد

دکمه بازگشت به بالا