شعر مدح و مناجات

حیف او …

حیف او که امام ما شده است

آبروبخش نام ما شده است

حیف آن نام کیمیایی که

وقت غم ها کلام ما شده است

بهانه ی آرامش دلم…

وقتی که سمت توست همه خواهش دلم

یعنی توئی بهانه ی آرامش دلم

سینه زنی به پای غمت فخرآور است

روضه مکان و مرکز پالایش دلم

به عشق اربابم!

نگاه و گوشه ی چشمی به این گدا کافیست

-تو را به جان رقیه٬همین مرا کافیست 

خدا کند که نگاهی کنی٬زمین خوردم!

که بر به خاک غم افتاده ای نگا(ه)کافیست 

مرا ببخش

مرا ببخش نگشتم چنان که می خواهی

به پات جان نسپردم ز فرط خودخواهی

همیشه عهد شکستن ز سمت من بوده

مرا ببخش که سوگند خورده ام گاهی

شهیدمصطفی احمدی روشن

شعری بخوان که کوک به این ساز آورد

شوری بزن که ذره به پرواز آورد

ذرات شعر من همگی مست نام توست

نامت به تار شعر من آواز آورد

ذکرگره گشا

در شب تو روشنایی اگر یافتی بگو

در غصه آشنایی اگر یافتی بگو

« در بزم ما اشاره کم از قیل و قال نیست »

از ما تو هوی و هایی اگر یاقتی بگو

لحظه های رویایی

چه می شود که مجال عبادتی می شد

نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد

قدیم ها که کمی صاف و ساده تر بودم

پس از شکستن دل استجابتی می شد

مدح صدیقه ی کبری فاطمه الزهرا(س)

بی اذن تو هرگز عددی صد نشود

  بر هر که نظر کنی دگر بد نشود

  زهرا تو دعا کن که بیاید مهدی

  زیرا تواگر دعا کنی رد نشود

نیامدی؟!

چه دیده ها که دوخته به در شده و نیامدی

چه عمرها ز دوری تو سر شده و نیامدی

چه روزها که تا به شب نام توبرده شد به لب

چه چشمها که از غم تو تر شده و نیامدی

به جای ندبه عاشورا بخوانیم؟!

بیا با هم خدامان را بخوانیم

به حق مادرت زهرا بخوانیم

کنار علقمه این جمعه, مولا

به جای ندبه؛ عاشورا بخوانیم

روح الله گائینی

جهان نشسته سرسفره ی روایاتت

رسانده ام به حضور تو قلب عاشق را

دل رها شده از محنت خلایق را

 

دلی که پر زده تا آستان احسانت

که غرق نور اجابت کنی دقایق را

کشتی نساز ای نوح

کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد امد 

 برشوره زار دلها باران نخواهد امد 

 رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن 

 آن مرد تا نیاید باران نخواهد امد…

شاعر؟؟

دکمه بازگشت به بالا