شعر مدح و مناجات

دخيل حرم

ای چهره‌ی منور تو رهنمای خلق
ای نوکری خانه‌ی تو ادعای خلق

اصلاً شبیه نیست به ما آفرینشت
ای نور ذات اقدس تو ماورای خلق

شب جمعه كربلا

دل شکسته هميشه برايمان كافيست

هميشه گريه ی بی انتهايمان كافيست

شكسته بالی ما را کسی نميفهمد

همين نرفتن كرب و بلايمان كافيست

رفيق قديمي

تو چون طلیعهٔ صبحی ، به شب سرانجامی
به سیئات دل ما تویی که فرجامی

نه ساعتی و نه سالی که قرنهاست حسین
تویی که مثلِ خداوند لطفِ مادامی

مقامات عشق

دلِ من با حسین می باشد
ذکرِ من یا حسین می باشد
کار با من ندارد هیچ کسی
صاحبم تا حسین می باشد

به سمت كربلا

به دل، عشق تو واکرده ست معبرهای بسیاری
رقم خورده ست با دستت مقدّرهای بسیاری

چنان در دلربایی های خود جذابیت داری
که در بند تو افتادند دلبرهای بسیاری

یا امام رضا(ع)

با تو باشد رنگ غم هرگز نمي بيند كسي
ناخوشي حتي به كم هرگز نمي بيند كسي

بوسه ميگيرم مدام از جاي جاي اين ضريح
با رضاجان هم و غم هرگز نمي بيند كسي

اباالزهرا

از کتاب وصف تو یک حرف هر کس خوانده باشد
از سر حیرت دهانش چون حرا وا مانده باشد

هر کسی از سجده بر نورت تمرد کرد، رد شد
عدل حق است این که شیطان را ز عرشش رانده باشد

تجلي خدا

به او دادند كشتي را كه در آن ناخدا باشد
در اين دنياي خاكي او تجلي خدا باشد

خدا بود و نبي بود و بنا شد حضرت خاتم
نه در روي زمين بلكه امير ماسوا باشد

شکسته ام

باری خراب دارم و حالا شکسته ام
عبدی اسیر هستم و آقا شکسته ام

دستم بگیر فاتحِ دلهایِ مضطرب..
من مدّتی ست از غمِ دنیا شکسته ام

تعجیلِ فرج

جای دارد که معطّر بشوم سالِ جدید
توبه ای کرده.. مطهّر بشوم سالِ جدید

بهرِ تعجیلِ فرج کاش دعایی بکنم
وَ اسیرِ غمِ دلبر بشوم سالِ جدید

شنای این دل

ای آشنای این دل درد آشنای من
روز فراق تو شده شام عزای من

دارم‌دوباره‌ سر به‌هوای تو می‌شوم
حالا که‌نیست‌ هیچ‌دلی مبتلای من

توسل میکنم

مسیر ما مشخص می شود آری
به این شب زنده داری ها و بیداری

محرم می رسد از راه و میدانم
تو می آیی نسیم گریه میآری

دکمه بازگشت به بالا