امام حسين (ع) - شعر شب عاشوراشعر گودال قتلگاهشعر محرم و صفر
از بدنش پا نمی شود
قلبی که با حضور شما پا نمی شود
محبوب خانواده ی زهرا نمی شود
انسان بی حسین چو بیمار لاعلاج
دردش به هیچ وجه مداوا نمی شود
عین هزار سال رکوعش قبول نیست
قدی که سمت کرببلا تا نمی شود
تنها نه اینکه زنده کند مرده را حسین
بی مهر او مسیح, مسیحا نمی شود
همچون رسالتی که روی دوش مصطفاست
جز او کسی به دوش نبی جا نمی شود
روزی به روی سینه ی احمد نشسته بود
امروز, شمر از بدنش پا نمی شود
می خواست از گلو سر او را جدا کند
خیلی تلاش می کند… اما نمی شود
جز آن که از قفا ببرد از حسین سر
از کار قاتلش گرهی وا نمی شود
امیر عظیمی