شعر وروديه محرم
تا نغمه ی حسین نوایش به ما رسید
تا نغمه ی حسین نوایش به ما رسید
دادی زدیم و فضل خدایش به ما رسید
مارا نوشته اند شکار کمند یار
شکرخدا که زلف رهایش به ما رسید
کعبه نبرد و قسمت ما کربلا نمود
سنگش به دیگران و طلایش به ما رسید
حتی برات مشهد ما دست کربلاست
سهمیه ی امام رضایش به ما رسید
دستور داده است به ما: فَابْکِ لِلْحُسَیْن
سلطانِ “طوس” توصیه هایش به ما رسید
گرچه گرسنه کشته شد و تشنه ذبح شد
اما همیشه آب و غذایش به ما رسید
زخم هزار نیزه و خنجر به او رسید
اجر طواف کرب و بلایش به ما رسید
میگفت این قبیله عبا شد نصیب ما
میگفت آن قبیله قبایش به ما رسید
جمسش به خاک ماند و کسی دست هم نزد
تا که پس از سه روز زنان بنی اسد…
رضاقربانی
با سلام و عرض تشکر فراوان … لطفا از اشعار جدید دیگر شاعران عزیز از جمله آقایان لطیفیان و قربانچه و …. نیز ما را بهره مند بفرمایید. خدا حفظتون کنه.