شعر شهادت حضرت زهرا (س)
زهرای من
در خانه ام نشسته ام و گریه می کنم
بر زخم های فاطمه و گریه های او
افتاده ام به هق هق و ساکت نمی شوم
همراه اشک و گریه این بچه های او
یادم نمی رود که صدا کرد فضه را …
سوزی که داشت نالهی ” فضه بیا “ی او
فضه دوید و غیر عبا چاره ای نبود
چون درد داشت ، درد عجیبی صدای او
من با عبا رسیدم و فضه به چادرش
زهرا برای من شد و محسن برای او
علی رفیعی (حبیب)