شعر شهادت حضرت زهرا (س)

زخم های پر

این روزها شب وسحرت طول می کشد
حتی دقیقه در نظرت طول می کشد

تا دست ها به هم برسد لحظه قنوت
در پیش چشم های ترت طول می کشد

از کنج خانه تا دم در غصه می خورم
از بس که راه مختصرت طول می کشد

اینگونه پیش گر برود ای کبوترم
درمان زخم های پرت طول می کشد

با هر قدم که تکیه به دیوار می دهی
از بین کوچه ها گذرت طول می کشد

بگذر از این محله که در وقت حادثه
تا مجتبی شود سپرت طول می کشد

تنگ غروب می رسی و درک می کنم
درد دل تو با پدرت طول می کشد

گیرم به گریه دخترت آرام شد ولی
آرام کردن پسرت طول می کشد

گفتی مجال شرح دل شرحه شرحه نیست
افسوس ..قصه جگرت طول می کشد

تو می روی و تازه شروع غم من است
گفتم به بچه ها سفرت طول می کشد

*

گودال بود و روضه ی تو مادرانه بود
مادر چقدر ذبح سرت طول می کشد

هادی ملک پور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا