شعر شهادت حضرت رقيه (س)
عدو خودسرانه
عدو خودسرانه مرا میزند
ببین از کجا تا کجا میزند
مرا با تمامیِّ نیروی خود
به یاد تو و مرتضی میزند
به جای نوازش یتیم تو را
جدا از دو چشم شما میزند
نگفتا کسی که یتیم است این
چرا یک نَفس, یک صدا میزند
فقط عمه میگفت: نامحرمان
بگیرید او را چرا میزند
تو از روی نیزه نظاره مکن
که او پهلویم را به پا میزند
بیا گوشهی این خرابه ببین
که او بعد من, عمه را میزند
پدر, از روی نیزه چشمت بگیر
عدو خودسرانه مرا میزند
رضا باقریان
سلام…
ما از چند تا از اشعار وبلاگ شما استفاده کردیم…
لوگوتون هم قرار گرفت…
اگر یکی از لوگوهای مارو هم تو وبتون بذارید خیلی ممنون میشم…
یا علی…