قلم در دست می گیرم ولی ذهنم پریشان است
چه بنویسم از اوصافش؟ که او پیدا و پنهان است
صراط المستقیم و نقطه ی در باء بسم الله
علی تفسیر قرآن نه علی خود روح قرآن است
قلم در دست می گیرم ولی ذهنم پریشان است
چه بنویسم از اوصافش؟ که او پیدا و پنهان است
صراط المستقیم و نقطه ی در باء بسم الله
علی تفسیر قرآن نه علی خود روح قرآن است
کاش می شد بیشتر از این تو را یاری کنند
مردم ایران برایت بیشتر کاری کنند
کاشکی در روضه ها می شد به جای اشک ها
چشمه هایی از طلا از چشم ها جاری کنند
قول دادم که دگر چشم چرانی نکنم؛؛
اگر این گنبد زیبای شما بگذارد؛؛
شاعر: علیرضا اسحاقیان
نام “حُسِین” سر دَرِ قلبم مشخّص است
در خانه گر کس است؛؛همین حرف هم بس است
بیتی که نام و یادِ تو در آن بُوَد حُسِین؛؛
یک بیت ساده نیست؛؛که “بیتُ المُقَدَّس” است…
شاعر: علیرضا اسحاقیان
باید اینجا حرم درست کنند
چارتا مثل هم درست کنند
با امام حسن ع سزاوار است
چند باب الکرم درست کنند
پایش امضا زدند خیلی زود
نامه را تا زدند خیلی زود
نامه را تا نکرده در واقع
کوفیان جا زدند خیلی زود
یک نفر گشته گرفتار خدا رحم کند
بین یک مشت خس و خار خدا رحم کند
آن غریبی که پناه همه عالم بود
شد پناهنده به دیوار خدا رحم کند
از دست کارهای خودم دلشکسته ام
از راه و رسم بندگی خویش خسته ام
ماه خدا گذشت , همانم که بوده ام
حالا در انتظار محرم نشسته ام
شاعر:علی ذوالقدر
قدر این سی شب به هرکس فیض غفران میدهم
مزد این یک ماه را برروزه داران میدهم
هرصواب بنده ام را صدبرابر میخرم
بار کم آورده و سود فراوان میدهم
ﺳﺎﻗﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﺎﻗﯽ ﮐﻮﺛﺮ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ
ﺟﺰ ﺍﻭ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﭘﯿﻤﺒﺮ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ
ﺟﺰ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ
ﺍﺯ ﮐﻌﺒﻪ ﺟﺰ ﻋﻠﯽ ﺍﺣﺪﯼ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﭘﺎﮐﯽ ﺣﯿﺪﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ
هر بار , حرفِ من , سر منبر به او رسید
الفاظِ مستی آورِ نوکر به او رسید
دیوانه تا سحر دم میخانه پرسه زد
تا جام های باده ی کوثر به او رسید
وقت آن است به ما باده ی نابی برسد
جام در دست گرفتیم, شرابی برسد
لن ترانی و ترانی چه تفاوت دارد
هدف آن است فقط از تو جوابی برسد