در اسم , اگر چه ما مسلمان هستیم
شرمنده ی دین و روی قرآن هستیم
با بار گناه رو به تو آوردیم
سوگند به جان تو پشیمان هستیم
در اسم , اگر چه ما مسلمان هستیم
شرمنده ی دین و روی قرآن هستیم
با بار گناه رو به تو آوردیم
سوگند به جان تو پشیمان هستیم
عبدی که بود پست و هوسران تر از همه
برگشته سر به زیر, پشیمان تر از همه
از خود فرار کرده غلام فراری ات
سوی تو بازگشته گریزان تر از همه
سفره باز است, بیایید, غذا آماده است
هر کجا صحبت توبه است, خدا آماده است
شهر را با خبر از سفره ی احسان سازید
آن کریمی که کشد ناز گدا, آماده است
تا نفس هست و ز الطاف شما دم باقی ست
دل ما می تپد و یاد تو هردم باقی ست
دم روح القدسی خاص”حسین”گفتن ماست
تا مسیحا بشود عیسی مریم باقی ست
یک عمر از غم روزگاری نیلگون داشت
بر مژه هایش رشته های اشک و خون داشت
دیگر گلی روی لبش هر گز نرویید
برگونه اما لاله های واژگون داشت
به امید امده ام خانه خرابم نکنی
همه کردند جوابم تو جوابم نکنی
بار ها آمدم و باز مرا بخشیدی
با کلام برو این بار خطابم نکنی
ای دل به دست موج هوس هر طرف مرو
با این حباب در پی کسب شرف مرو
چشم کریم مانده به راهت که در زنی
بیهوده پس به این طرف و ان طرف مرو
شکر خدا ز روز ازل سینه زن شدیم
لطمه زنان داغ شه بی کفن شدیم
شکر خدا به حُرمت این ذکر یا حسین
بی اختیار غرق عطای حسن شدیم
چون عقیقی که در آغوش یمن جا دارد
از ازل در دل من عشــق حسـن جا دارد
آن قدر عـاشــق ایـن مــاهِ زبرجَد گُونَـم
که به شوق رَصَدش,تـرک وطـن جا دارد
گناهکار رسیدم, مرا که می بخشد؟
دوباره آینه ام را جلا, که می بخشد؟
کریم روی خود از سائلش نگرداند
بجز کریم, مگر بر گدا که می بخشد؟
تو غصه خوردی, ما که غمخواری نکردیم!
تو ناله کردی, ما که دلداری نکردیم!
یک شب اسیر رنج بی خوابی نبودیم
از دوری تو گریه و زاری نکردیم
قصد من تا شما رسیدن بود
دست از غیر تو کشیدن بود
تا تو هستی دلم چه غم دارد
آنکه دارد تو را چه کم دارد