رحمت گرفته است تمام مدینه را
پرکرده عطر عشق مشام مدینه را
ازخانه ی محبت سجاد وفاطمه
نوری احاطه کرده تمام مدینه را
رحمت گرفته است تمام مدینه را
پرکرده عطر عشق مشام مدینه را
ازخانه ی محبت سجاد وفاطمه
نوری احاطه کرده تمام مدینه را
ای لیل والنهار اسیر نبودنت
کی میشود تمام، مسیر نبودنت
ای مرجع ضمیر دعاهای اهل بیت ع
ای شرح دوریات غم عظمای اهل بیت ع
میریزه اشکام دونه دونه
آهسته آهسته رو گونه
یه دردی دارم توی سینه
دردی که هیشکی نمیدونه
باتو نسبت داشتن دارد غرور دیگری
در کنارت عشقها دارند شور دیگری
چهارده معصوم یک نورند،اما ماه تو
سرزده ازشانه های کوه نور دیگری
به دل، عشق تو واکرده ست معبرهای بسیاری
رقم خورده ست با دستت مقدّرهای بسیاری
چنان در دلربایی های خود جذابیت داری
که در بند تو افتادند دلبرهای بسیاری
عجب تصور تلخی!سیاه چال و سپیده
پراست سینه ی چاه از هزار آهِ کشیده
تو کیستی که مقامت نمیشود متصور
تو کیستی که خیالت شده ست حسرتِ دیده
رحمت گرفته است تمام مدینه را
پرکرده عطر عشق مشام مدینه را
ازخانه ی محبت سجاد وفاطمه
نوری احاطه کرده تمام مدینه را
باز مادر دلم گرفته، مرا
حال داری دوباره ناز کنی؟
میتوانی فقط بخاطر من
چشم خود را دوباره بازکنی؟
داره توی تاب وتب میسوزه
روی زانو میکشونه خودشو
جون نداره ولی باهر زحمتی
پیش عمه میرسونه خودشو
گفته بودند که تنها. زدنت کافی نیست
اینکه در خاک بغلتد بدنت کافی نیست
پیش اینها که به خون تن تو تشنه شدند
تیرهایی که نشسته به تنت کافی نیست
پهلوش نیزه خورده حیا کن لگد نزن
پیش نگاه مادر من حرف بد نزن
چیزی نمانده ازبدنش زیرچکمه ها
دارد عزیز فاطمه جان میکند نزن
منکه آمد به لب از زهر هلاهل جانم
نهمین نور خدا و پسر سلطانم
این خودش درد بزرگیست برایم که شده
یار همخانه ی من قاتل وزندانبانم