دوباره در وسط راه بین جاده تو
نشسته ایم بنوشیم ما ز باده تو
چقدر جود و کرم هست بین این خانه
چقدر خوب و کریم اند خانواده تو
دوباره در وسط راه بین جاده تو
نشسته ایم بنوشیم ما ز باده تو
چقدر جود و کرم هست بین این خانه
چقدر خوب و کریم اند خانواده تو
به نام عشق , بنام مدافعان حرم
سرم فدای امام مدافعان حرم
اگر که قسمت من نیست تاحرم بروم
بخوان مرا تو غلام مدافعان حرم
وقتش رسیده نوکرتان جان فدا شود
یک روز نذر روضه خون خدا شود
وقتش رسیده حال و هوایی عوض کنم
این قلب کوچکم ز شما در عزا شود
نفس خسته عیسی فقط عباس است
ذکر جادویی موسی فقط عباس است
سر در قلعه یوسف ز طلا بنوشتند
همه دیوانه و لیــلا فقط عباس است
این گریه ها برای تو دریا نمیشود
چشمی برای دیدنتان وا نمیشود
حالا میان این همه و آشوب و واهمه
قلبی برای عشق تو پیدا نمیشود
این جمعه هم نشد که قیامت به پا کنی..
از دل دوباره نعره ای از مرتضی کنی..
از نبش قبر آن سه حرامی برایمان
اینجا زمین معرکه ی کربلا کنی..
حالا دوباره درد سرم را نگاه کن
بال وپرم شکسته . پرم را نگاه کن
هرشب برای عشق شما زجه میزند
اشک مکرر پدرم را نگاه کن
وقت خزان زینب پر غم رسیده است
آری دوباره سوز محرم رسیده است
در بین آسمان ترنم به یک نگاه
ام المصائب و غم اعظم رسیده است