شعر وفات ام المومنین حضرت خدیجه (س)

اسلام مدیون تو تا روز قیامت
جبریل مجنون تو تا روز قیامت

نامت بزرگ تر از اینها بوده و هست
قلب تو جای نور طاها بوده و هست

مناجات و روضه امام حسین(ع)

تا که از جانب تو لن آمد
چقدر خیر سوی من آمد
یاده کرببلایت افتادم…
تا که حرف از خود وطن آمد

شعر مناجات با خدا

طُــرفةُ العِـینی سراپای وجودم را گرفت
از خُدا , تا در جهان اذن ورودم را گرفت

خواستم بودونبود من شود اینگونه شد
از منِ دُنیــا زده , بودونبودم را گرفت

شعر مناجات با خدا

با صدای ربنا هردم به هنگام وضو
نام زیبای تو را آهسته نجوا می کنم

بعدمغرب وقت افطار وزمان عاشقی
بازیارت نامه ات سجاده راتا می کنم

شعر مناجات با خدا

در سینه مانده آهم , خیلی دلم گرفته
خسته از اشتباهم , خیلی دلم گرفته

بر نفس خود اسیرم , از شرم سر به زیرم
از بس که رو سیاهم خیلی دلم گرفته

شعر مناجات امام زمان(عج)

این روزها دیگر کسی یاد شما نیست
دیگر کسی با نام هایت آشنا نیست

مثل گذشته نیست دیگر کارهامان
شبهای جمعه روی لبهامان دعا نیست

شعر مناجات امام زمان(عج)

نگو چرا ز نخل غم ثمر درست می کنم
برای تیر هجر تو جگر درست می کنم

تمام روز را تو زخم می زنی به بال من
و من ز صبح تا به شام , پَر درست می کنم

شعر وفات حضرت خدیجه (س)

قبل از سرودن فکر باید کرد
باید به کشف تازه ای پرداخت
باید مضامین را گزینش کرد
باید زوایای جدیدی ساخت

شعر مناجات با امام زمان(عج)

آقا قسم به جان شما خوب می شوم
باور کن آخرش به خدا خوب می شوم

این روزها ز دست دل خویش شاکی ام
قدری تحملم بنما… خوب می شوم

شعر مناجات با خدا

غروب شد ؛ ” لَکَ صُمنا ” در این سرا پیچید
میان خانه ی دل عطر ربنا پیچید
و در بهار مناجات عاشقان هر شب
” نَصَبتُ وَجهیِ ” صائم به هر کجا پیچید

شعر ولادت حضرت قاسم ابن الحسن(ع)

پشتِ این خانه پُر از خِیلِ بنی آدم شد
یکی از قاطبه ی کلِّ ملائک , کم شد
حاتم آمد به دَرِ خانه , تماماً خَم شد
بندِ قنداقه به دستانِ عمو محکم شد

شعر مناجات با امام حسین(ع)

بهر جارو زدن صحن تو مژگان داریم
جگر پاره ز داغ تو به دندان داریم

مو پریشان شده ی زلف پریشان توایم
ما در آشفتگی عشق تو سامان داریم

دکمه بازگشت به بالا