امام حسين (ع) - شعر شب عاشورا

آتش زنید

آتش زنید تا خیمه ای دیگر نماند

بر اهل خیمه,حتی بال و پر نماند

کاری بکن ای حرمله در این نواحی

تا بر نوامیس حسین معجر نماند

شعله به معجرها بزن,سیلی به صورت

کاری بکن مو بر سر دختر نماند

من میروم در قتلگه,با خنجر خود

کاری کنم بر پیکرش حنجر نماند

آن ضربه ای که با ته شمشیر خود زد

منجر شده دل در دل مادر نماند

این قافله با نعل تازه باعثش شد

تا اینکه بر ارباب ما پیکر نماند

یاسین قاسمی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا