آقا کجایی

من گم شدم,پیدا ترین پیدا کجایی

ای معنیِ معنا ترین معنا کجایی

ای افتاب روشن شب های سردم

محبوب من,اقا ترین اقا کجایی

رؤیا به سر رسید

رؤیا به سر رسید حقیقت به بار شد

دوران وصل و خاتمه انتظار شد

دنیای منجمد شده از سردی گناه

گفته بودم که دیر یا زود از

گفته بودم که دیر یا زود از

راه می ایی و مرا با خود

بعد یک سال و نیم خون گریه

میبری تا وصال خود, تا خود

فرداها

طلوع چشم تو را افتاب باور کرد

هوای امدنت چشم را کبوتر کرد

ستاره هم به نوایی رسید از نورت

حضور سبز تو حال زمانه بهتر کرد

نفس مرا

نفس مرا برای همیشه جواب کن

ان وقت رویگفته من هم حساب کن 

این اشک هاکه حکم مسیح من است پس

چشم مراهمیشه پر از این شراب کن

روضه شروع شد

روضه شروع شد دل ما را بیاورید
سرمایه ام سلاح بکا را بیاورید

در خلقت ما نقش تو حاشا شدنی نیست

بی نام تو زهرا, گره ای وا شدنی نیست

هرگز نفسی,بی تو مسیحا شدنی نیست 

بوسه به گل دست تو معراج رسول است

فرزند کسی ام ابیها شدنی نیست 

خواستم فاطمه نویسم

خواستم فاطمه نویسم که

واژه هایم به دست و پا افتاد

تا نوشتم به صفحه یا زهرا

قلمم در برابرم جان داد

خوش آمدی یا محمد(ص)

تو امدی و زمین در هوای تو افتاد

و عرش در هوس خنده های تو افتاد

برای درک تنفس در این جهان سیاه

هوای تازه ای از ابتدای تو افتاد

انتهای شفق

کاروانی ز انتهای شفق

همچو خطی شکسته می امد

روزن نور بود و تا شهری

به سیاهی نشسته می امد

تا نوکر توام لقبم نام آدم است

دنیا بدون روضه آقا جهنم است

یعنی بهار نوکری ما محرم است

شکر خدا که خرج عزای تو می شوم

روضه به کار و زندگی ما مقدم است

هر روز در هوای شما بال میزنم

عاشق که می شوم به خدا از شما شوم

زیر سر شماست اگر مبتلا شوم

هر روز در هوای شما بال میزنم

پائین پای روضه تان تا رها شوم

دکمه بازگشت به بالا