مناجات امام حسین(ع)

چون ز پشت ذوالجناح آمد فرود

بر سجود افتاد و رخ بر خاک سود

در دل گودال کردی بس سجود

شد ز فرط سجده رخسارش کبود

گفت ای فرمانده امر قضا

این سر تسلیم و این کوی رضا

غم هادی دارم

اهل دردم غم هادی دارم

سامراییاست دل بی تابم

زنده یفیض مدام یارم

مرده ییک نفس سردابم

فخر آسمان

نقی! نامی که فخر آسمان است

تلفظ کردنش حظ دهان است

ز القاب امام ِ هادیِ ماست

امامی که عزیز شیعیان است

به قرآن و …

به قرآن و به تورات و بهاِنجیل


قسم بر اِنفِطار و سوره ی فیل

ولایت قلعه ی مُستَحکَمی است

 بود حِصنِ امان حَق, ز تَضلیل

تقدیم به مادر…


دلم برای أدای محبتت کم بود

وگرنه یک دل تفتیده آنچه دارم بود…

برایِ از تو سرودن, قلم بهانه گرفت

درون سینه ی تنگم, عطش زبانه گرفت

مسمومیت

انبوه تاول برتنت سر باز کرده

این هم نشان دیگری از سرفرازی ست

تاول , نه ! این ها مهر تأیید است مومن

تأیید معصومیت در عشق بازی ست  

خدا یا بشر؟

یــک مـعــمـایی بـــه ســر دارم  عـجیـب

مـــاندهام حیران در ایــن شــــعر غریب

چـــونعــلی دانــــد رمـوز خــیـر وشـر

مــنخـــدا خـــوانـم عــلی  را  یــابشر؟

دیوانگی

از هرچه دلگرمیست, دستانت مرا بس

اقلیم روح انگیز چشمانت مرا بس

دشتی سراسر یاسمن در سینه داری

گل بوته هایِ دشت و دامانت مرا بس

روز مادر …

بانو سلام! حال شما؟ روز مادر است

روز زنی که از همه مردان, سَری سَر است

روز شما که مادر زینب, حسن, حسین

نه! روز دختری ست که اُمّ پیمبر است

گوشه ای ازپشت بام تو…

باید دوباره دست دلم را عیان کنم

باید تمام قافیه ها را بیان کنم

در مدح تو تمام غزلها شکسته اند

اینجا قصیده ها به تماشا نشسته اند

دلبر خدا …

نـام زهـرا ایـن دل ما را هـوایی میکند

حـضـرتالله بـا او,چــه صفایـی میکند

حـضـرت زهـرا از عالم دلـربایی میکند

کل هستی در کفش,چون اوخدایی میکند

لافتی الا علی (ع)

هستی مثل ساقی کوثر نداشته ست

اعجاز خلقت است و برابر نداشته ست

وقت طواف دور حرم فکر می کنم

این خانه بی دلیل ترک برنداشته ست

دکمه بازگشت به بالا