شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)

جان جهان

شعرهایم به تو ای جان جهان خو کردند

واژه هام  از تو نوشتندو هیاهو کردند

خواستم عاشقی ام پیش خودم باشد و تو

گریه هایم… چه کنم دست مرا رو کردند

تو شهادت بده این عشق فقط کار خداست

تا نگویند مرا پیش تو جادو کردند

«از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر»

تا مرا کشته ی آن تیغ دو ابرو کردند

قدسیان صرف همین از تو نوشتن ها بود

دهن شعر مرا این همه خوش بو کردند

هر شب از سر گل گل های رواق ملکوت

حرمت را پر نیلوفر و شب بو کردند

نرسیدند به کنه تو و خوبی هایت

شاعران هر چه برای تو تکاپو کردند

بعد از آن هر چه عسل ریخت ز کندوی غزل

همه را نذر تو یا ضامن آهو کردند

خادمان تو نگفتند برای تو مگر؟

چقدر اشک که از صحن تو جارو کردند

در حریم حرم امن تو مولای رؤف

صید و صیّاد چه دلداده به هم خو کردند

بی جهت نیست تو را قبله ی هفتم گویند

کعبه را با خم ابروی تو همسو کردند

«آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری»

حُسن را هر چه که پیش تو ترازو کردند

من از آن ها که نجستند تو را در عجبم

که از این باغ بهشتی به کجا رو کردند؟

عباس شاه زیدی

ش

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫2 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا