آخرش چشم تر تو خواهرت را میکشد
غربت نا باور تو خواهرت را میکشد
آن سیاهی مقابل ازدحام دشمن است
خلوت دور و بر تو خواهرت را میکشد
آخرش چشم تر تو خواهرت را میکشد
غربت نا باور تو خواهرت را میکشد
آن سیاهی مقابل ازدحام دشمن است
خلوت دور و بر تو خواهرت را میکشد
حجت قبول یوسف بی پیروهن حسین
حجت قبول کشته صدپاره تن حسین
آقا کجا سزای تو آوار بودن است
آه ای غریب خسته دور از وطن حسین
چیزی نمانده تا حرم, آرام خواهرم
گریه مکن برابرم, آرام خواهرم
دلتنگ روزهای مدینه شدی, ولی
همراه ماست مادرم, آرام خواهرم
کسیکه از تو و از داغ تو خبر دارد
همیشه در غم تو دیدگان تر دارد
دلی که سوخت برایت خدا بهایش داد
خدا به سوختگان غمت نظر دارد
کم کم صدای قافله دارد میاید…
از این طرف هم هلهله دارد میاید
آقا سنان بهر صله دارد میاید
آه ای ربابه حرمله دارد میاید…
لبریزم از دلواپسی آقا
اینجا هوایش گرم ودلگیر است
دلشوره ای دارم حسین من
انگار قلبم بین زنجیر است
این روزها که حال و هوایم بهاری است
یک آسمان ستاره ازاین چشم جاری است
بوی محرمت همه جا را گرفته است
حالا نصیبم از غم تو آه و زاری است
من تو رو دارم دیگه غم ندارم
من تو رو دارم چیزی کم ندارم
به من بگو که چی شده داداشی
دق میکنم اگه پیشم نباشی
زمین کربلا اینجاست زینب
دیار پر بلا اینجاست زینب
تحمل می کنی؟ گویم برایت
فراق ما دو تا اینجاست زینب
دلشوره ای افتاده در جانم برادر
غمگینم وسر در گریبانم برادر
حس بدیدارم, عجب دشت عجیبی ست
مبهوت سِحر این بیابانم برادر
من تو رو دارم دیگه غم ندارم
من تو رو دارم چیزی کم ندارم
به من بگو که چی شده داداشی
دق میکنم اگه پیشم نباشی