در کوچه های روضه به اقبال می رسیم
داریم می رسیم اگر کال می رسیم
یک ماه,نه دوماه,نه در گریه برحسین
داریم به نتیجه ی یک سال می رسیم
در کوچه های روضه به اقبال می رسیم
داریم می رسیم اگر کال می رسیم
یک ماه,نه دوماه,نه در گریه برحسین
داریم به نتیجه ی یک سال می رسیم
من زینبم, مریم دخیل چادرم شد
در کسب رزق از آسمان ریزه خورم شد
عمری فقیر بخشش دست پُرم شد
خرج حمایت از ولی هر عنصرم شد
به سوی یار از ندارها سلام می رسد
خوشیم این سلام ها به آن امام می رسد
شدیم بی نصیب از نظاره ی رخش ولی
نگاه لطف او به ما علی الدوام می رسد
در سینه آه , آتش و… در دیده اشک , خار
باید گریست در دل این روضه زار زار
ما با حسین آمده , با شمر میرویم
شرمنده باد , چرخ ستمکار روزگار
چنان به جای تو در هر کجا سخن گویم
که خلق جز تو نبیند تجلی از سویم
به جنگ آمده ام با کلام چون تیغم
حمایلم شده این ریسمانِ بازویم
روی نی گیسوی پریشانش
آسمان را به گریه می انداخت
گریه های سه ساله دختر او
کاروان را به گریه می انداخت
مادر میان کوچه ها یکبار اگر رفت
دختر چهل منزل میان هر گذر رفت
مادر میان آتش در معجرش سوخت
دختر بزور آستین معجر به سر رفت
کم شده سایه ات از روی سرم, می ترسم
از شب بی تو الا ماه حرم می ترسم
آنقَدَر بر سرم این راه بلا آورده
از بلایی که نیامد به سرم می ترسم
الا که تا سر نی بال و پر درآوردی
بگو چگونه شد از دِیر سر درآوردی
چراغ خانۀ زهرا! میان کافِرها
در این مکاشفه قرص قمر درآوردی
چه روضه اى که مقرم, مفید و شیخ صدوق
نوشته اند از آن با سوابقى مسبوق
چه روضه اى که در آن لطمه مى زنند علما
سر عزیز پیمبر کجا, کجا صندوق؟
کم شده سایه ات از روی سرم,میترسم
از شب بی تو الا ماه حرم میترسم
آنقَدَر بر سرم این راه بلا آورده
از بلایی که نیامد به سرم میترسم