در کوچه های کوفه شدم دربدر حسین
طعنه شنیده ام به سر هر گذر حسین
اینجا کسی پناه به مسلم نمی دهد
آواره ام به کوفه ز شب تا سحر حسین
در کوچه های کوفه شدم دربدر حسین
طعنه شنیده ام به سر هر گذر حسین
اینجا کسی پناه به مسلم نمی دهد
آواره ام به کوفه ز شب تا سحر حسین
روزگاریست که با گریه هم آغوش شدم
در پی آینه ام آینه بر دوش شدم
هیچ کس از من آواره سراغی نگرفت
در خرابات غم انگار فراموش شدم
نفس کشیدن او به شماره افتاده
کنار چشم کبودش ستاره افتاده
بزرگ مردی خود را به او نشان میداد
همین که طوعه پی راه چاره افتاده
ای کاش کسی روی لبش آه نباشد
با نامه او قافله در راه نباشد
ای کاش که مردی غم بسیار نبیند
از بی کسی اش کوچه به کوچه ننشیند
می رسـد رزق مُـحـبّانِ اباعبـدالله
از سر سفره ی احسانِ اباعبدالله
نکند تا به ابد پیش کسی دست دراز
آن که شد دست به دامانِ اباعبدالله
قدری مرا به سوز غمت استحاله کن
این ظرف بی عیار دلم را پیاله کن
ما را دخیل چادر پاک سه ساله کن
اصلا به دست کوچک وگرمش حواله کن
اونقدر میشینم اینجا که بیاد
مادرت مشکی تنم کنه حسین
شب هشتم پیرنو پاره کنم
علی اکبر کفنم کنه حسین
شکر خدا که باز نگاهت مرا گرفت
آلوده ای ز لطف تو بوی خدا گرفت
شکر خدا لباس عزا بر تنم نشست
این پر گناه , پیکر ما هم جلا گرفت
ای که نامت تا قیامت حُسنِ بی حد, یاحسین(ع)
سرنوشتم را خدا با تو رقم زد, یاحسین(ع)
شاهکارِ خلقتی, عشق تو شد سنگ محک
شد جدا با حبّ و بغضت, خوب از بد, یاحسین(ع)
مِی خواره ایم و با مدد از ذکرِ یا حُسین
هستیم مَستْ , تا اَبد از ذکرِ یا حُسین
رحمت به شیر مادر هر کس که مثل ما
دائم به فیض می رسد از ذکرِ یا حُسین
دارد صدای ناله مادر می آید
از دور بوی لاله پرپر می آید
هرسال عاشوراتر از سال گذشته ست
کفر جهان کفر دارد درمی آید
تنت از بسکه به دور و برِ من پاشیده
مثل مومیست جدا گشته..به هم چسبیده
ناله ات زیرِ سم اسب مرا پیرم کرد
چشمم از بعدِ على اکبر خود ترسیده