شعر محرم و صفر

یک سال حسرت خوردم

این شهر خالی جای ماندن نیست
اینجا برای زندگی سخت است
هرکس که این شب ها کنار توست
الحقُ والانصاف خوشبخت است

زیر پرچم گریه کردیم

یادت می آید زیر پرچم گریه کردیم
هرجا حسین گفتند , در دم گریه کردیم

تا کربلا رفتیم و با هم روضه خواندیم
تا کربلا رفتیم و با هم گریه کردیم

رزق طریق و روزیِ رفتن

در کار عشق , باز شکایت به ما رسید
اینبار هم که , داغ زیارت به ما رسید

رزق طریق و روزیِ رفتن به دیگران!
از فیض اربعین تو حسرت به ما رسید

کاروان عشق

جهان محو تماشای قیام اربعینی هاست
نجف تا کربلا عرش معلای زمینی هاست

نجف تا کربلا , تعریف راه عاشقی این است
عبای سبز عاشق انتهای راه خونین است

طیِّ طریق

اولین مرحله این است فقط رو بزنی
پی یک مهر به این سو و به آن سو بزنی

دومین مرحله این است که خود را بِبَری
مُهر با اصل برابر شده بر او بزنی

ذکر هوالمعشوق

ذکر هوالمعشوق هنگام سحر داریم ما
از دولت عشق است اذکارى اگر داریم ما

هر کس که با ما می نشیند زود عاشق می شود
خیلى براى این محلّه دردسر داریم ما

چشم انتظارِ اربعین

ما قدرت پرواز هم داریم
هرچند پابندِ زمین هستیم
پای پیاده عشق می چسبد
چشم انتظارِ اربعین هستیم

اگه‌ کربلاتو نبینم

یه عمره که با قاب عکس حرم
شب و روزمو هق‌هق میکنم
بذار زائر اربعینت بشم
وگرنه از این دوری دِق میکنم

روی دلم پرچم حسینه

به دامِ غیر , گرفتار می‌شوم گاهی
دچار ظلمتِ بسیار می‌شوم گاهی

به جای اینکه کمی هم به دردتان بخورم
در آستین شما مار می‌شوم گاهی

مادرت داده براتِ همه را

چشم‌ هایت به همه گفت بیا الّا من
باز شد حاجت یک عدّه روا الّا من

مادرت داده براتِ همه را میدانم
کرده در حقّ همه خلق دعا؛ الّا من

یا بنت الحسین

الهه ی معبد آسمونه
بهاره اما طفلکی خزونه

روزی میده با چشمای کریمش
پاسبونه ملک توی حریمش

بین خورجین سر تو

حرف دارم گلایه لازم نیست
تو ببین… آیه آیه لازم نیست
فقط اینجاکه سایه لازم نیست
با محبت بگو کجا بودی؟

دکمه بازگشت به بالا