شعر محرم و صفر

یا مظلوم

گرچه دلم با دیگران در انفصال است
با او ولی در نقطه ی اوج وصال است

اینکه چه شخصی با چه ظرفی … این مهم نیست
هر کس به دنبالش پیِ فضل و کمال است

شعر روضه امام حسین (ع)

میان آتش خیمه عقیله سوخت حسین
غروب روز دهم یک قبیله سوخت حسین

هنوز لحظه ی افتادن تو یادم هست
جدال بر سر پیراهن تو یادم هست

شعر مناجات با خدا-روضه حضرت علی اکبر (ع)

ما را به گل پرپر ارباب ببخش
ما را به علی اکبر ارباب ببخش

ما را به همان لحظه که می خندیدند
بر هق هق و چشم ترِ ارباب ببخش

بابا حسین…

امروز با لب های خشکیده
دائم به فکر دختری بودم
بی تاب تر از روزهای قبل
دل خون طفل مضطری بودم

بی بی جانم…

چون نهادی که بی گزاره شده
گوش تو بی دلیل پاره شده

آخرین راه که شده ست فرار
اول راه٬ راهِ چاره شده

ساربان ها

به قصد قرب اگر نیّتِ سفر دارند
برای بال کشیدن هنوز پر دارند

ز چشم از جگرِ اشک ها چکیده شدند
همیشه طایفه ی اشک ها جگر دارند

راهی

حضرت عشق در پناه خدا
بسلامت برو سفر آقا

آمدیم از برای بدرقه ات
همه ایل ما فدای شما

خیمه ام

 

نفس خسته ی زنی تنها
پشت این قافله به جا مانده
چشم هایش شبیه ابر بهار
بین دستان او دعا مانده

شعر روضه شهادت حضرت ام البنین (س)

به تیغی حیف گیسویت گُسستند
دو بازویت دو بازویت گسستند

از آنجایی که من بوسیده بودم
بمیرم هر دو اَبرویت گسستند

شعر شهادت حضرت مسلم ابن عقیل(ع)

نامه ای را که نوشتم جگرم را سوزاند….
دست من بشکند این بال و پرم راسوزاند

یک نفر نیست که در کوفه پناهم بدهد…
غیر از این توئه کسی نیست که راهم بدهد

شعر روضه امام حسین(ع)

جز فراق تو مرا هیچ غمی پیر نکرد
داغ تو کشت مرا کشت,زمین گیر نکرد

جنگ هرلحظه ازین باغ گلی چید,حسین
خون تو دشمن بی عاطفه را سیر نکرد

شعر روضه حضرت علی اکبر (ع)

از پسرها جگر درست شده

از جگرها پسر درست شده

چقَدَر باغبان خمیده تا

پیش چشمش ثمر درست شده

دکمه بازگشت به بالا