الهی بمیرم که مضطر شدی
بمیرم زمین گیر حیدر شدی
دعا کن بمانی که شاید گلم
دوباره خدا خواست مادر شدی
الهی بمیرم که مضطر شدی
بمیرم زمین گیر حیدر شدی
دعا کن بمانی که شاید گلم
دوباره خدا خواست مادر شدی
هنوز وقتِ نمازت پرِ تو میاُفتد
به رویِ شانهیِ زینب سَرِ تو میاُفتد
بگیر چهره ولی عاقبت که میدانم
نگاهِ من به دو پلکِ ترِ تو میاُفتد
قیر بانویی ام که غنی بذات است
همان زنى که کرم از کرامتش مات است
فقط نه ما که براى پیمبران , محشر
مدال فاطمیون مایه مباهات است
فاطمه, دلواپسم , خیز و پریشانم مکن
دست و پا گُم کرده ام بازی تو با جانم مکن
بین مسجد گریه ام را دیده ای ,پس صبر کن
پیش این نامرد مردم باز گریانم مکن
ناموسِ عرش , وحیِ مجسّم, دعا نکن
سِّر طواف , بانیِ زمزم, دعا نکن
سرفصل عشق , مادر مظلوم کائنات
یکتا دلیلِ خلقت عالم ,دعا نکن
هر جا در انتخاب مسیر اشتباه شد
در راهِ روضهی تو دلم سر به راه شد
دیگر زمین نخوردم از آن روز , که مرا
دیوار تکیههای غمت تکیهگاه شد
ما به جای مادرِ خود پشت در بودیم کاش
او سپر شد بر علی ما هم سپر بودیم کاش
یک زن و یک لشکرِ نامرد ؛ این انصاف نیست
روبروی مردهای بی جگر بودیم کاش
گل که شد مقصود,حتی خار حاجت می دهد
خار با تو می شود گلزارحاجت می دهد
زینب و زهرا بماند فضه هم جای خودش
توی این خانه در و دیوار حاجت می دهد
لگدی خورد به در,,در که نه,,دیوار شکست..
خانه لرزید و تمام تن تب دار شکست..
سمت دیوار و در آنقدر هجوم آوردند..
عاقبت پهلوی آن مادر بیمار شکست..
باز در شهر رسیدی و نفهمید کسی
آشنایی طلبیدی و نفهمید کسی
درد این است که ما مدعی هجرانیم!
درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی
شاه شد با تو هر گدا زهرا
چاه شد بی تو راه ها زهرا
از چه روز و کجا؟ ٬ نمی دانم
بوده ام با تو آشنا زهرا
غصه َم گرفته است نگاهم نمیکنی
زهرای من نگاه به آهم نمیکنی؟
باشد قبول چشم تو آسیب دیده است
اما مرا دگر تو صدا هم نمیکنی!!!