شعر شهادت امام جواد (ع)

ناله ها

مردم و هنگام جان دادن کسی با من نبود
حجره ام دربسته بود و خانه ام ایمن نبود

هادی ام را هم به سختی زیر لب دادم ندا
قدرتی دیگر برای این صدا کردن نبود

قرارِ قلب

خاطـرات من از رضـا این است
سفره ای که همیشه رنگین است
حُـبِّ سلطان اصالت دین است
سرنوشت غـلامْ شیـرین است
این دعـ‌ــا بی قرار آمـین است

جوانِ رضا

عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند

مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند

یا ایهاالجواد

تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر
یا ایهاالجواد تصدق علی الفقیر

حس کرده است ثروت عالم به دست اوست
وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر

تو زخم دیده ای

برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش
تو زخم دیده ای پر خود بر زمین مکش

ای مادری تر از همه کم دست و پا بزن
پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش

قاتلت آشناست

قاتلت آشناست واویلا
همسرت بی وفاست واویلا

بدنت تیر می‌کشد, یعنی
مرگ بهرت شفاست واویلا

بدنت آب شد

شد عطش غالب و از تو جگری باقی نیست
بدنت آب شد ازتو اثری باقی نیست

هی نفس می زدی و تشنه زمین می خوردی
از تو ای جان رضا, بال و پری باقی نیست

صدای خنده ی کفتار

زهری میان سینه ای بیمار میپیچید
غم برگلویش چون طناب دار میپیچید

یک آن تمام نظم عالم را بهم میریخت
تا ناله اش در گنبد دوّار میپیچید

عرش خدا می لرزد

چشم در چشم تو می دوزد و بد می خندد
دست و پا می زنی و در به رویت می بندد
سر و کار جگرت تا که به زهرش افتاد
نقل شادی عوض مرهم زخمت می داد

زهرِ جفا

دشمنانت یک طرف , آن آشنا از یک طرف
بی‌وفایی یک طرف , زهرِ جفا از یک طرف

کلِّ عالم خون بگرید در عزای تو کم است
ارضیان از یک طرف , اهلِ سما از یک طرف

یا جواد الائمه

سر را زِ خاکِ حُجره اگر بَر نداشتی
تو رو به قبله بودی و خواهر نداشتی

خواهر نداشتی که اگر بود می‌شکست
وقتی که بال می‌زدی و پَر نداشتی

یا اباالجواد

ماییم و انس و الفت تو یا اباالجواد
در جان ماست محنت تو یا اباالجواد

با اذن فاطمه به دل ما رسیده است
سرمایه محبت تو یا اباالجواد

دکمه بازگشت به بالا