شعر شهادت امام صادق (ع)

اباعبدالله(ع)

ما غلامیم غلام دو اباعبدالله
دل ما خورده به نام دو اباعبدالله

شیعه را داد نجات از همه طوفان ها
کشتی لطف مدام دو اباعبدالله

کاش میشد

کاش میشد برای شخص غریب
آسمان را چو بی قمر نکشند
کاش در نزد یک امام آنچه
جام بی‌غیرتی ست سر نکشند

یا صادق آل عبا

خدا جلب مقامت کرده از اول نظرها را
فرود آورده با امر الهی بر تو سرها را

قسم بر آن “هَلِ الدّینت” که “اِلَّا الحُب” علی بود و
خدا آماده‌ی بغض علی کرده شررها را

غم فراق تو

به یُمن هجر ز محصول اشک سرشارم

بدون گریه شبیه درختِ بی بارم

دعای ریگِ بیابان همیشه پشت من است

کویر ، معترف است اینکه خوب می بارم

یا امام صادق(ع)

دل دوباره به غم فرو رفته
یادِ غم های حضرت صادق
می نویسم من از غمِ آقا
می نویسم چنان دلِ عاشق

دردمندان غمت

دردمندان غمت زندگی از سر گیرند
گرکه با مژه غبار از حرمت برگیرند

گرچه بی صحن و رواق است حریمت اما
پادشاهان جهان روزی از این در گیرند

علم یعنی قالَ صادق

از قضا ما را خدا از اهل ایمان می نویسد
ما أطیعوالله می دانیم ، قرآن می نویسد

قُل تَعالَو نَدعُ می خوانیم ، ثابت می کند ما
مومنِ عشقیم ، آری آلِ عمران می نویسد

دردمندان غمت

 زندگی از سر گیرند
گرکه با مژه غبار از حرمت برگیرند
گرچه بی صحن و رواق است حریمت اما
پادشاهان جهان روزی از این در گیرند

مولای من

به تعلیم بشر مولای مکتب هر زمان برخاست
به تاییدش خدا فرمود برپا پس جهان برخاست

شگفت انگیز توحید مفضل شعله ور می شد
که وقت خواندنش دود از سر افلاکیان برخاست

یا صادق آل عبا

به جای تیغ خون آلود، تیغی جوهری داری
نه از مردان جنگ، از اهل دانش لشکری داری

کلاس درس نه، دکان عشق است این که می بینم
چه آوردی که از هفتاد ملت مشتری داری؟

شیخ الائمه

با لباس و عبای پیغمبر
مکتب شیعه را شد احیاگر

نفس تازه ای به آیین داد
جان گرفت از علوم او منبر

سلام به تربت خاکی

سلام به تربت خاکی در مزار بقیع
پریده مرغ دلم به هوایت کنار بقیع
سلام به غربت بی انتهای تو صادق
سرشک دیده‌ام امشب بود نثار بقیع

دکمه بازگشت به بالا