شعر شهادت اهل بيت (ع)

شعر شهادت امام علی النقی (ع)

دارد امید که دردش به مُداوا نکشد
با چنین درد غمش کاش به فردا نکشد

زهر خوردو جگرش سوخت لبش را سوزاند
چکند از دل اگر ناله ی زهرا نکشد

شعر شهادت امام علی النقی (ع)

برق نگاهت ریگ صحرا را طلا کرد

شب را به نور صبحگاهان آشنا کرد

 

قبل تو شهر غصه و غم بود اما

حسن وجودت سامرا را سامرا کرد

 

شعر شهادت امام علی النقی (ع)

دهم امامِ غریبی که جود کارش بود
زمین سامره امروز بی قرارش بود

اگرچه آخرِ عمری غریب و تنها شد
ولی دقایق آخر پسر کنارش بود

شعر شهادت امام علی النقی (ع)

سلام حضرت هادی , سلاله ی زهرا

سلام , عاشر آل محمّد طاها

 بگیر دست گداهای بی شمارت را

فدای نام هدایت گرت شوم آقا

شعرشهادت امام هادی (ع)

بی هوا درب خانه ات وا شد
عده ای نانجیب آمده اند
بین سجده, بدون عمامه
پیِ تو ای غریب آمده اند

شعر مدح و روضه حضرت ام کلثوم (س)

قطره به قطره راهی دریا شدن کم نیست
نوکر شدن , سلمان شدن , منّا شدن کم نیست
اصلا گدایی همین بانو بزرگم کرد
با دست خالی اینقدر آقا شدن کم نیست

شعر وفات حضرت ام کلثوم (س)

عاشقان را غم سر نیست که سر ناچیزست
داغ این رنگ به سیمای جگر ناچیزست

تیر این راه بر آیینه نشستن دارد
سینه تا هست و دلی هست سپر ناچیزست

شعر وفات حضرت ام کلثوم (س)

نگاه آسیه ها محو درقداست اوست
حیا,ادب شده ی مکتب نجابت اوست

به شأن ورتبه ی او غبطه میخورد مریم
دلیل این سخنم جایگاه عصمت اوست

شعر حضرت ام کلثوم (س)

از این که دخترشیر است وخواهر شیر است
بدیهی است بیانش شبیه شمشیر است

برای شیرزن عصر خود شدن کافی ست
همین که خون علی در رگش سرازیر است

شعر حضرت ام کلثوم (س)

وقتی همه جا دور و برش زینب بود
 یعنی که  تمام  باورش زینب  بود

درشام که خطبه خواند با صوت علی
 از مستمعین  منبرش  زینب  بود
 

شعر مرثیه حضرت ام کلثوم (س)

مینویسم برای آن بانو
که زند صبر پیش او زانو

بانویی که به راه زینب بود
شاهد اشک و آه زینب بود

شعر مدح و مرثیه امام باقر (ع)

آمدم در پناه چشمانت
زایر هفت اسمان باشم
باقر علمِ ال پیغمبر
امدم در کلاستان باشم

دکمه بازگشت به بالا