شعر شهادت اهل بيت (ع)

برای خانه ی خودش دوباره در درست کرد

علی خبر درست کرد
برای خانه ی خودش دوباره در درست کرد

مدینه بود و کینه بود
در جدید را زچوب های بیشتر درست کرد

از فیض این حرم چقدر با صفاست ری

از فیض این حرم چقدر با صفاست ری
سر منشأ تلألؤ نور خداست ری
فرموده اند شعبه ای از کربلاست ری
اصلا بگو نگین سلیمان ماست ری

سخت است چگونه بنویسم محنت را

سخت است چگونه بنویسم محنت را
آتش زده این زهر تمام بدنت را

آن روز دوشنبه که در خانیتان سوخت
سوزاند تمام دل و باغ و چمنت را

داعش اگر قصد جسارت بر حرم کرد

داعش اگر قصد جسارت بر حرم کرد
باید رسید و دست هایش را قلم کرد
بی بی(س) چرا این روز ها زائر نداری؟؟
از غربتت باید نشست و گریه هم کرد

خرمن آسودگی شرار بگیرد

خرمن آسودگی شرار بگیرد
چادر مادر اگر غبار بگیرد

وای از آن لحظه ی بدی که ببینی
گوشه ای از دامنش به خار بگیرد

مثل کبوتر محسن ومادر زمین خوردند

مثل کبوتر محسن ومادر زمین خوردند

با پیکری زخمی, شکسته پر زمین خوردند

در آن هجوم لشگر پست یهودیها

مادر نه, بلکه ,ماسِوَی اللَه بر زمین خوردند

منکه اینگونه عزادارغم جانانم

منکه اینگونه عزادارغم جانانم
ز غم یار شرربار شدم حیرانم
در فراقی که پریشانم وسرگردانم
دلشکسته شده,بیمار شده می دانم

اگر بوسم غبار پای او را با جبین ,,بهتر

اگر بوسم غبار پای او را با جبین ,,بهتر
که پیدا شد میان خاک پایش از نگین بهتر

برای عزت شاگردی او مریم آماده است
برای خدمتش از حضرت روح الامین بهتر

عمر من رفت به یک گوشه ی زندان پسرم

عمر من رفت به یک گوشه ی زندان پسرم
همدمم هست غم و غصه فراوان پسرم
سامرا بود سرای خوش شادی و سرور
حال من هست ولی حال پریشان پسرم

آدمم؛ آدمِ خودت آقا.. ز طفولیتم گدا بودم

آدمم؛ آدمِ خودت آقا..
ز طفولیتم گدا بودم
کاش از دیار خود امروز
عازم شهر سامرا بودم

مسیر روضه ام امشب به سامرا افتاد

مسیر روضه ام امشب به سامرا افتاد
عزیز فاطمه در هجره بی صدا افتاد

غریب بود و کسی را نداشت, وقتی که
میانِ هجره ی تاریک خود ز پا افتاد

سامرا, بازباصفا شده ای

سامرا, بازباصفا شده ای

درحریمت برو بیا داری

اربعین پا به پایِ کرببلا

زائرودسته عزا,داری

دکمه بازگشت به بالا