اشعار شهادت

شعر روضه حضرت زهرا(س)

خوب شد تاریخ رفتن آنچنان معلوم نیست
خوب شد تاریخ , مهجور و زمان معلوم نیست

خوب تر اینکه سه راوی , دور از هم گفته اند
وقت را بسیار کردند و به ما کم گفته اند

شعر روضه حضرت زهرا(س)

دخت نبی که در ره دین جان فدا نمود
در کار خود به ختم رسل اقتدا نمود

آن قهرمان فتح و ظفر همچنان پدر
با جان خویش یاری دین خدا نمود

شعر روضه حضرت زهرا(س)

هنوز نیومده رفتی, قرارمون این بود؟!
گل همیشه بهارم, بهارمون این بود؟!
یادت میاد که می گفتی کنار هم باشیم
عزیز قلب علی, نوبهارمون این بود؟!

شعر روضه حضرت زهرا(س)

اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است
هر کجا بستر بیمار بیفتد سخت است

اوج این واقعه را جان علی می داند
خانم خانه که از کار بیفتد سخت است

شعر روضه حضرت زهرا(س)

امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر

همسایه هایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر

شعر شهادت حضرت زهرا(س)

جان من! برخیز جان من به لب شد فاطمه
باز هم پیشانی ات لبریز تب شد فاطمه
شدت درد تنت خواب از دو چشمانم ربود
روز من از غصه ات مانند شب شد فاطمه

شعر روضه حضرت زهرا(س)

داغی که با هیچ چیزی جبران نخواهد شد
شبیه بارش باران بی امان در شب
چکید اشک ز چشمان کودکان در شب
تو در میانه ی تابوت خفته بودی؟نه

شعر بعد از شهادت حضرت زهرا(س)

خبر توطئه ی نبشِ قبور آمده است
آری عمار, چو پیکی, به حضور آمده است
یا علی خیز و نگر, باز عدو مستِ غرور
بر حرمخانه ی زهرا به عبور آمده است

شعر روضه حضرت زهرا(س)

خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد
خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد

مادرم او را گرفت و تازیانه پشت هم,
هی فرود آمد, ولی دستان مادر وا نشد

شعر روضه حضرت زهرا(س)

اون روزی که خونمونو در زدن
ریشه جونمو با تبر زدن
همه گفتن چقد عاشق همین
اخرش زندگیمو نظر زدن

شعر مناجات و روضه حضرت زهرا(س)

سائلم بر سفره اى که سفره دارش فاطمه است
هرکه مى آید کنار آن کنارش فاطمه است

معنى خیر کثیر این است, اگر لطف خدا
بر زمین جارى است قطعاً آبشارش فاطمه است

شعر روضه حضرت زهرا(س)

در اولین دیدار فکرش را نمی کرد
زهرا شود بیمار؟ فکرش را نمی کرد

حتی خود زهرا که می بیند علی را
با دیدگانی تار فکرش را نمی کرد

دکمه بازگشت به بالا