شعر شهادت حضرت زهرا (س)

شعر روضه حضرت زهرا(س)

خوب شد تاریخ رفتن آنچنان معلوم نیست
خوب شد تاریخ , مهجور و زمان معلوم نیست

خوب تر اینکه سه راوی , دور از هم گفته اند
وقت را بسیار کردند و به ما کم گفته اند

نا امیدم… مادرم رفته… خدا داند فقط
شاید این راوی غلط گفته… خدا داند فقط

کاش مادر زنده باشد , دخترش بی طاقت است
کاش بین خانه باشد , همسرش بی طاقت است

کاش راوی ها به اجماعی رسند از این غمش
بیست روزی دیرتر حیدر بگیرد ماتمش

کاش این خانه دوباره مادری جانانه داشت
کاش زهرا داشت و ای کاش که ریحانه داشت

باد میکوبد به هم در را… علی بیدار شو
پاک کن رویای مادر را… علی بیدار شو

کودکی , تشنه شده آبی بزن لب را علی
پاک کن چشم تر کلثوم و زینب را علی

با حسن درد دلی کن , کودکت بیمار بود
یاد مادر بین کوچه , گوشه ی دیوار بود

سخت شد کارت علی , چشمت غریق حاجت است
کاش زهرا زنده باشد… همسرش بی طاقت است

پوریا باقری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا