قسمتم نیست بال و پر بدهند
به من از آن طرف خبر بدهند
جگرم را وسط گذاشته ام
به همه گفته ام نظر بدهند
قسمتم نیست بال و پر بدهند
به من از آن طرف خبر بدهند
جگرم را وسط گذاشته ام
به همه گفته ام نظر بدهند
هر دلی که دچار لیلا بود
خوشی روزگار لیلا بود
از کرامات عاشقی ست اگر
نام مجنون کنار لیلا بود
تو بی ابتدایی و بی انتها
شبیه پیمبر شبیه خدا
تو بالاترین نقطه ی باوری
معماترین نقطه ی زیر «با»
خدا همینکه تورا آفرید بی تردید
تمام هیبت خود را به چشم تو بخشید
همینکه عرش و اهالی آن رُخت را دید
دلیل سجده خود را بر آدمی فهمید
با ذکر یاد و نام علی مست میشوم
هر لحظه با کلام علی مست میشوم
دانه ز دست هر کس و ناکس نمیخورم
چون که به روی بام علی مست میشوم
بازقلم در عطش کوثراست
تشنه یتوصیف یل خیبر است
آنکهچکیدست ز دریای عشق
نامگرفته ست ز اعلای عشق
ما از قدیم شهره ی افلاک گشته ایم
زمزم نخورده ایم ولی پاک گشته ایم
قالو بلی نگفته اسیر کسی شدیم
آری به پای مقدم او خاک گشته ایم
بر روی نگاهمان صدف باریده
اینبار برای یک هدف , باریده
دیشب همه جا ستاره باران بود و
امشب همه جا دُرِّ نجف باریده