قدم قدم سر پاک تو رفت و جا ماندم
برات عید گرفتند و در عزا ماندم
چه حکمتی ست که این گوشه جاشدی حتی
اسیر مطبخ نامردها شدی حتی
قدم قدم سر پاک تو رفت و جا ماندم
برات عید گرفتند و در عزا ماندم
چه حکمتی ست که این گوشه جاشدی حتی
اسیر مطبخ نامردها شدی حتی
خواهرت تفسیر کرد آیات قرآن تورا
سنگخوردم تا نبینم سگ باران تورا
چندشب پیشم نبودی گیسویت اشفته شد
بعد من کی شانه زد موی پریشان تو؟!
روا بود که گلایه ز روزگار کنم
چقدر بر جگرم درد و غصه بار کنم
به وحش و طیر سپردم مراقبت باشند
کسی نماند کنار تنت! چکار کنم
دیدی شکست حرمتپنجاه ساله ام
دیدی نماز نافله ی من نشسته شد
دستی که بوسه میزدیش صبح و ظهر وشام
بین طناب شمر زنازاده بسته شد
شب تاریک و آسمان تاریک
کفر آماده و امام غریب
میروم خیمه خیمه میگردم
دلمامشب گرفته است عجیب
حرم از داغ تو دیکر دل مضطر دارد
هیچکس نیست که بعد از تو علم بردارد
جبراییل است که افتاده زمین یا که تویی
چقدر پیکر صدپاره تو پر دارد؟
ای پناه بی کسی های امام
حضرت عباس آقا جان سلام
ای تو ماه آسمانی علی
آینه دار جوانی علی
خدا با تو زبانزد آفریده
علی را در محمد آفریده
به چشمان تو نور حیدری داد
به تو ظرفیت پیغمبری داد
ای ولی الله گهواره نشین
دستهایت پرچم فتح المبین
گریه هایت خطبه های حیدری
حجت کبرای محشر! محشری
نصر من الله از حرم تکبیر پا شد
هنگام پیکار برادر زاده ها شد
ابن الحسن ابن الحسین کربلا شد
یا حضرت زهرا! حسن حاجت روا شد
تا عزای شه لب تشنه عزای حسن است
پس حسینیه ی ما صحن و سرای حسن است
نهضت کرببلا تحت لوای حسن است
گریه ی این دهه روزیش به پای حسن است
ز آستان تو دورم دلم پر آشوب است
گواه من به همین پلکهای مرطوب است
فقط بخاطر تو آبرو به من دادند
چنان سگی که به اصحاب کهف منسوب است