شعر مدح مولا

شعر مدح امیرالمؤمنین

لحظاتی که خدا خلقت دنیا می کرد
یاد از خال رخ حضرت مولا می کرد

عالمی بود اگر, عین عدم بود و فقط
مرتضی بود که با دست خود ابدا می کرد

شعر ولادت امیرالمومنین (ع)

جای دارد که به یُمنِ قدمش در کعبه
جایِ این پارچه و خِشت شَوَد زر کعبه

اولین خِشت مسلمانیِ ما را بِگذاشت
اولین بار که پا زد به زمین در کعبه

شعر مدح مولا

نفس نفس زدم هر دم در آرزوی علی

قدم قدم به نجف می روم به سوی علی

قسم به لحظه ی ناب فمن یمت یرنی

که جان دهم فقط آخر به عشق روی علی

شعر مدح ابوتراب (ع)

قبل ِهر لا سیف الا ذوالفقار
نغمه ی ما لا فتی الا علی است
قوّت بازوی حیدر فاطمه است
همدم انسیه الحورا علی است

شعر مدح و ولادت حضرت علی (ع)

کعبه سنگی‌ست که آیینه سرای تو شده
حال از شش جهت انگشت نمای تو شده

پرده‌ی بیت که بر دامن او چنگ زنند
به امیدی متمسک به ولای تو شده

حضرت امیر المومنین علی (ع)

قطره چون در پای تو افتاد دریا میشود
فال هر کس به شما افتاد آقا میشود
دم , زمانیکه علی باشد مسیحا میشود
آنکه شد وقف علی فرزند زهرا میشود

شعر مدح حضرت امیر المومنین علی (ع)

ساقی بیا ز حیدر کراّر دم بزن
زآن غزوه ها که بود علمدار دم بزن
از آن شبی که جای نبی خفت هم بگو
از سنّ و سال خود و خدا گفت هم بگو

شعر مدح حضرت امیر المومنین علی (ع)

با خیالت غزلی در شُرف آغاز است
در هوای تو دلی منتظر پرواز است
طرح انگور ضریح تو یادم آورد
که در میکده¬ات رو به خلایق باز است

شعر مدح حضرت امیرالمومنین (ع)

نفسِ نفیسِ خواجه ی لولاک حیدر است
روح حیات , در تَـن اَفـلاک حیدر است
روز اَلَست بوده که با اختیار خویش
خاکی شدیم چون پدر خاک حیدر است

شعر مدح امیرالمومنین (ع)

میکده پر ز می شده ساقی

من بیچاره پشت در ماندم

بین طعنه… میان زخم زبان…

نامتان را به روی لب خواندم

بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد

بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد

علی صراحت دین است و دین کنایه ندارد

سقوط کرده به گرداب جهل هرکه بگوید

کتاب روشن حق بر غدیر ایه ندارد

شعر مدح مولا

دارم به سر هوای زیارت اباالحسن

ای در جنون کشیده نگاهت اباالحسن

مستی من ز شرب مدام شراب توست

با من چه کرده ذکر مدامت اباالحسن

دکمه بازگشت به بالا