شعر مدح مولا

اعجاز مسیحا

این پیک بهار است رسانید به مستان
با “نادعلی” می شکفد گل به گلستان
لبخند علی اخم علی، عید و زمستان
از چشم علی نور دمیده است به بستان

بهشت زائران

ستاره خاک‌نشینِ درِ سرای علیست
ستاره هیچ، که عالم به زیر پای علیست

ملائکه همه انگشت بر دهان دارند
در آن زمان که صدای خدا صدای علیست

مکتب آل الله

آنکه را حُبِّ علی نیست به دل، از ما نیست
هرکه شد شیفته ی عشق علی، تنها نیست

سائل و ریزه خور و خادمِ درگاهِ توأیم
جز علی هیچکسی بر دل ما مولا نیست

هدف خلقت

على زمام امور خدا به کف دارد
و جبرئیل از این ماجرا شعف دارد

فقط براى امیرى سرشته شد گل او
خدا ز خلقت مولاى ما هدف دارد…

یا علی مدد

بهترین زمزمه ی ارض و سما یا علی است
رابطِ ما و خدا ..در همه جا یا علی است

چه غم از سیلِ حوادث ،چه غم از درد و بلا
چاره ی کار به هر درد و بلا یا علی است

صبح خلقت

صبح خلقت که خدا حضرت آدم را ساخت
دمِ در بود مسیحا که علی دم را ساخت

اولین روز علی بود و نبی بود و خدا
دومین روز علی قبله‌ی عالم را ساخت

شاه نجف

طاووس ، از پَرهای فضلت مات گشته
آقایی‌ات بر خوب و بد ، اثبات گشته

آن دم که با ذکر تو عطرآگین شود ذهن
بر عاشقانت ، بهترین میقات گشته

بیمار عشق

بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند
شیعه به جز علی به کسی رو نمیزند
آدم هبوط کرد که همسایه اش شود
یعنی بهشت با نجفش مو نمیزند

انعکاس نور

مرا به شور کشید ست شهد انگورش
مذاب کرده مرا انعکاسی از نورش

حَلاوت عَسَل اَصل را نجف ‌‌‌‌دیدیم
شراب می چکد از دست رنج زنبورش

تو رب منی

دخیل هر خم مویش همه دندانه ها یک یک
شکسته در خم زلف چلیپا شانه ها یک یک

صف محشر مثالی باشد از تمثیل قربانگاه
برایت بال و پر آورده پس پروانه ها یک یک

رب روح الامین

سجده ها با خاک‌پای یار بوسیدن یکی ست
عاشقی در مشرب ما با پرستیدن یکی ست

مردم شهرش همه افتان و خیزان میروند
در هوایش یک نفس با مست گردیدن یکی ست

أکمَلتُ دینُکُم

ای که جانم فدای این جانان
عید مبعث غدیر را قربان
آن غدیری که فاش در قرآن
گفته «أکمَلتُ دینُکُم» یزدان

دکمه بازگشت به بالا