شعر مذهبی

دل بیقرار

دل بیقرار, دیده زدل بیقرارتر

بهتر ز تو کجاست درعالم نگارتر؟

روز ازل خمار شرابی شدیم  و عشق

ما را حواله داد به چشمی  خمارتر

حلقه به گوش

ما گریه میکنیم تا که گرفتارمان کنند

حلقه به گوش گیسوی دلدارمان کنند

هرگز زکوی عشق به جایی نمی رویم

حتی اگر که بی خبران بارمان کنند

ذکر خدایی ما حسین

ای رحمت خدایی بی منتها حسین

با تو شروع شد همه قصه ها حسین

ذکری بغیر نام  تو بر لب نیاوریم

وقتی که هست ذکر خدایی ما حسین

برکت نگاه تو

از برکت نگاه تو بارانیم هنوز

آیینه ای تجلی حیرانیم هنوز

حالا که زیر پرچم سبزت نشسته ام

معلوم میشود که تو میخوانیم هنوز

عرض ارادت

ذکرخیر تو به هر جا شد و یادت کردیم

دست برسینه به تو عرض ارادت کردیم

پادشاهی جهان حاجت ما نیست حسین

به غلامی در خانه ات عادت کردیم

فقط کربلای حسین

دلیل داشت تب و تاب و بی قراری ما

محرم آمد و شد وقت میگساری ما

برای آخرت ما خدا نگهدارد

در این لباس عزا عکس یادگاری ما

به عشق کرببلا

نفس نفس زدن من به عشق کرببلاست

تمام سال برایم چو روز عاشوراست

اسیر دردم و بیمار ِگریه بهر حسین

قسم به آن غم و غربت که دردل زهراست

عمو اینــجاها

آمــده دشمن بد مـــست, عمو اینــجاها

چقــدرپاره ی سنگ اسـت, عمو اینجاها

ازچـپ وراست برای تو بلا می آید

چقدر تیرِرهـا هست عمو اینجاها

یار اباعبدا…

آی لشگر منم آن یار اباعبدا…

عاشق و تشنه ی دیدار اباعبدا…

بس که میسوزم و تبدار اباعبدا..

یوسفم لیک خریدار اباعبدا…

مجنون حسین

سجده بر خاک حسین سجدۀ اعلای خداست

چون که خاک حرمش خاک کف پای خداست

هر که مجنون حسین است خوشا بر حالش

چون که لیلای دلش لیلی لیلای خداست

جنه الحسین

مجنون شدم که لیلی لیلای من شوی

مهمان شبی به خیمۀ صحرای من شوی

در قاب اشکها بنوشتم ((حسین,عشق))

زیباترین نگار دل آرای من شوی

می بینمت

میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت

میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت

عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود

میرسد روزی که با حال بکا می بینمت

دکمه بازگشت به بالا