بردن نام تو هنگام سخن می چسبد
گفتن ذکر تو در سینه زدن می چسبد
چائی روضه ی تو مست کند آدم را
چائی روضه ی تو سخت به من می چسبد
بردن نام تو هنگام سخن می چسبد
گفتن ذکر تو در سینه زدن می چسبد
چائی روضه ی تو مست کند آدم را
چائی روضه ی تو سخت به من می چسبد
ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر
ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر
بر ما که در کمین بلا گیر کردهایم
با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر
آرزوی غبار این باشد
روی دامان یار بنشیند
در مسیر عبور او باشد
زیر پایش به بار بنشیند
شکر خدا دیدم دوباره پرچمت را
شکر خدا دیدم سیاهی غمت را
دیدم دوباره روضه های ماتمت را
دیدم دوباره نوحه و شور و دمت را
عود تا عود است باید در پی مجمر بیفتد
رزق ما باید به دست ساقی کوثر بیفتد
نفس سرکش را به بند معرفت باید ببندی
جنگ باید در ید مردان جنگاور بیفتد
هَرکَس در این دُنیا پِیِ کارِ حسین است
روزِ قیامَت جُزوِ اَنصارِ حسین است
بازارِ گِریه گَرم باشَد تا که زَهرا
دَر روضه ها اَوَّل عَزادارِ حسین است
دَر هَوایت تا که باشم، پَر به دردم می خورد
زیرِ پایَت تا گُذارم، سَر به دردم می خورد
زندگانیِ خودم را خَرجِ روضه می کنم
مطمئنَّم روضه ها آخَر به دردم می خورد
چندیست کام از مرقدت سودای خام است
هجران زده بوسیدنش عرض سلام است
سنگ است سهم مرغ از بامت پریده
هر دانه ای جز دانهی بام تو دام است
من اگر از تو دمی دم نزنم می میرم
لحظه ای از تو اگر دل بکنم می میرم
من به نان و نمک سفره ات عادت دارم
نمک روضه نگیرد بدنم می میرم
ما نیافتادیم شُکرت از قلم ای جان حسین
باز میگوییم هردَم دَم به دَم ای جان حسین
مادرت فریاد میزد یابُنَیَ….سوختیم
آذریها تا که گفتند از حرم ای جان حسین
ای خفته در مزار سر از خاک کن برون
احوال چاکران تو بعد از تو در هم است
از دجله و فرات گذر کن به ملک پارس
کاینجا برآن جناب رفاهی فراهم است
بیش از هر چیز عاشق، سوختن را از بر است
بال نه، حیثیت پروانه ها خاکستر است
حاء و سین و یاء و نون تسکین غم های پدر
حاء و سین و یاء و نون رمز دعای مادر است